مجتبی پورکریم؛ علیرضا صادق زاده قمصری؛ خسرو باقری نوع پرست؛ محمود مهرمحمدی
چکیده
تبیین پژوهش میانرشتهای بر اساس مفروضات هستیشناسی باسکار هدف این مقاله است. بر اساس این تحقیق، که با روش توصیفی ـ استنتاجی انجام گرفته است، پژوهش در دیدگاه باسکار، با توجه به تأکید بر برهان استعلایی، منطق پیچیدگی، تبیین علمی، طبیعتگرایی روششناختی و نقد تبیینی، ماهیتی میانرشتهای دارد. این تبیین از پژوهش میانرشتهای ...
بیشتر
تبیین پژوهش میانرشتهای بر اساس مفروضات هستیشناسی باسکار هدف این مقاله است. بر اساس این تحقیق، که با روش توصیفی ـ استنتاجی انجام گرفته است، پژوهش در دیدگاه باسکار، با توجه به تأکید بر برهان استعلایی، منطق پیچیدگی، تبیین علمی، طبیعتگرایی روششناختی و نقد تبیینی، ماهیتی میانرشتهای دارد. این تبیین از پژوهش میانرشتهای مبنایی هستیشناختی دارد که در برابر رویکرد معرفتشناختی به پژوهش میانرشتهای قرار میگیرد. بر اساس مفروضات رئالیسم انتقادی، پژوهش میانرشتهای، به معنای بررسی یک پدیده پیچیده در سطوح مختلف واقعیت و تبیین ساختارها و سازوکارهای درونی و بیرونی آن است. این تبیین از پژوهش میانرشتهای به نقد و اصلاح رویکرد میانرشتهای معرفتشناختیمیپردازد.نقدها شامل رخدادگرایی، مسئله ترکیب، و فرارشتهمحوری است. پژوهش میانرشتهای هستیشناختی، به جای رخدادگرایی توجه به تبیین ساختارها و سازوکارها دارد که در سطح واقع قرار گرفتهاند. ترکیب را نه به مثابه التقاط، بلکه به مثابه دستیابی به دانشی جدید بر اساس تبیین ساختارها و سازوکارها میداند. به جای پژوهش فرارشتهای به حفظ و تعامل رشتهها توجه دارد. مراحل این روش شامل توصیف یک موضوع مبهم، پرسش استعلایی، بازتوصیف، تفکیک، ترکیب و کنش است. استلزامهای این روش پژوهشی شامل بررسی انضمامی، بررسی انتزاعی، کفایت تبیینی، ارائه بدیل، آموزش محققان میانرشتهایو توجه به مسائل جانبی است.