ابراهیم عباسی
چکیده
این مقاله سعی دارد ابعاد روششناختی اجتماعگرایی را بهعنوان یکی از رهیافتهای هنجاری علوم اجتماعی در تبیین پدیدههای سیاسی و اجتماعی بررسی کند. بدینسان در پی سؤال مؤلفههای روشی اجتماعگرایی چیست؟ اصول روششناختی و مفاهیم اصلی آن را از دیدگاه السدیر مکاینتایر به بحث میگذارد. اجتماعگرایان سنت را به جای گفتمان ...
بیشتر
این مقاله سعی دارد ابعاد روششناختی اجتماعگرایی را بهعنوان یکی از رهیافتهای هنجاری علوم اجتماعی در تبیین پدیدههای سیاسی و اجتماعی بررسی کند. بدینسان در پی سؤال مؤلفههای روشی اجتماعگرایی چیست؟ اصول روششناختی و مفاهیم اصلی آن را از دیدگاه السدیر مکاینتایر به بحث میگذارد. اجتماعگرایان سنت را به جای گفتمان قرار میدهند. پنج مرحله ظهور، عقلانیت، گفتوگو، افول و احیای مجدد سنتهای فکری را بررسی میکنند. آنها سازهگرایان عرصه روششناختی هستند. سطح تحلیل آنها نه خرد و کلان بلکه محلی است و مکان و عقلانیت محیطی برای آنها اهمیت فراوان دارد. در عرصه جامعهشناسی نیز بر اجتماعات تأکید دارند و سیاست را در این عرصه جستجو میکنند. از نظر جامعهشناسی رهیافت فوق ناشی از افول تدریجی ایدئولوژیهای بسیج کننده، اعم از چپ و لیبرال در عرصه سیاسی، افول جنبشهای پرولتری و فرایندهای غیر سیاسی شدن در کشورهای اروپایی و تحولاتی نظیر جنبش سبزها، حامیان محیط زیست، جنبشهای فمینیستی و ... بوده است. کاربست این رهیافت به جای دیگر نظریات رویکردهای اثباتگرایی و هرمنوتیکی، بهنظر میرسد بتواند رهیافتی بومی را برای فهم و سیاستگذاری در جامعه متکثر ایرانی بهدست دهد و بهعنوان نظریهای میانرشتهای برای علوم انسانی بهکار آید.