جامعهشناسی
رحیم یوسفی اقدم؛ مقصود فراستخواه
چکیده
مقاله حاضر به مطالعه ظهور سوژه کودک در دورۀ قاجار میپردازد و از لحاظ نظری، مبتنی بر رویکرد میانرشتهایِ مطالعات تکنولوژی است. در مواجه با گردآوری دادههای دست اول، از تکنیک «پارادایم نمایه» یا «اندیشیدن با موردها» (موشکافی جزئیات برونمتنی) و در تحلیل دادهها از تکنیک «اندیشیدن به نحوۀ اندیشیدن» (تحلیل استعارهها) ...
بیشتر
مقاله حاضر به مطالعه ظهور سوژه کودک در دورۀ قاجار میپردازد و از لحاظ نظری، مبتنی بر رویکرد میانرشتهایِ مطالعات تکنولوژی است. در مواجه با گردآوری دادههای دست اول، از تکنیک «پارادایم نمایه» یا «اندیشیدن با موردها» (موشکافی جزئیات برونمتنی) و در تحلیل دادهها از تکنیک «اندیشیدن به نحوۀ اندیشیدن» (تحلیل استعارهها) استفاده شده است. پیشنهادۀ (تز) مقاله آن است که در دورۀ قاجار، تکنولوژی عکاسی بهعنوان مدلی شناختی برای توصیف طفل و نحوۀ اکتساب دانش او قرار گرفته است. طفل بهعنوان مقولهای منعطف و پذیرنده فهم شده است که دیدهها (محسوسات) و شنیدههای (منقولات) خود را ضبط و یا از آنها تصویربرداری میکند. دیدنِ کودک منفعل و از این رو ابژۀ نظارت شده است و قدرت (در معنای باروَر و تولیدکنندۀ سوژهها) از طریق معرفتشناسی عکاسانه اِعمال میشود. نظارت به معنی مراقبت و کنترل بر تمامی چیزهایی است که طفل در حضور آنها است؛ زیرا حضور و یا «بودن در پیش چیزی» برای اطفال معنای نظری یعنی «تأثیرپذیری» و یا تصویر برداشتن پیدا کرده است. طفل هرچیزی را که در برابرش قرار دارد، چون ماشینِ خودکارِ عکسبرداری، ثبت و ضبط میکند. مقاله ردپایِ اِعمال قدرت از طریق معرفتشناسی عکاسانه را در مکانهایی که کودک در آنجا حضور داشته است (خانه، کوچهها، مکتبخانهها و مدارس جدید) پیگیری میکند.
رسول افضلی؛ مهیار علوی مقدم؛ محمود فیروزی مقدم
چکیده
امروزه در نظام آموزش عالی، مطالعات میانرشتهای جایگاهی درخور توجه یافته است و به نیازی اساسی در محیطهای دانشگاهی و در فرایند تولید علم تبدیل شده که افزون بر گستراندنِ دانشهای گوناگون و کاربرد ظرفیتهای رشتههای همجوار، موجب گشودهشدن مرزهای جدید در حوزههای دانشپژوهی، پاسخگویی به حل مسائل چندوجهی و نیز دورشدن از بحرانهای ...
بیشتر
امروزه در نظام آموزش عالی، مطالعات میانرشتهای جایگاهی درخور توجه یافته است و به نیازی اساسی در محیطهای دانشگاهی و در فرایند تولید علم تبدیل شده که افزون بر گستراندنِ دانشهای گوناگون و کاربرد ظرفیتهای رشتههای همجوار، موجب گشودهشدن مرزهای جدید در حوزههای دانشپژوهی، پاسخگویی به حل مسائل چندوجهی و نیز دورشدن از بحرانهای ناشی از تکرشتهای میشود. از این منظر، نگاه به قابلیتهای پیدا و پنهان دو حوزۀ مطالعات حقوقی و مطالعات ادبی و بهرهبردن از سازوکارهای علمی هریک از آنها، میتواند زمینهای فراهم کند تا پژوهشگران این دو حوزه را در رهیافتهای جدید علمی و رفع نیازهای جوامع بشری یاری رساند. این مقاله که به روش کتابخانهای و تحلیل دادهها بهصورت کیفی انجام شده، دستاوردش این است که مطالعات میانرشتهای ادبیات و حقوق، ضرورتی اجتماعی و دانشگاهی است و نتایج آن میتواند در دو قلمرو ادبیات و حقوق، در پیریزی سیاستهای اجتماعی، گسترش سطح عقلانیت و عدالت اجتماعی در جامعه، کشف قلمروهای جدید فکری، واکاوی و شناخت خطاهای طرفداران این دو حوزۀ علمی، بالابردن سطح انعطافپذیری پژوهشگران، زدودهشدن شکافهای ارتباطی بین متخصصان این دو، مؤثر باشد.
نوآوری و فناوری
مریم علی ئی؛ اسماعیل قادریفر؛ منصوره حورعلی؛ فاطمه حمیدی
چکیده
جهانیشدن و انطباقپذیری با شرایط بازار، وجود فشارهای رقابتیای مانند ورود شرکتهای نوپا به بازار رقابت، و لزوم افزایش هزینههای سرمایهگذاری باعث شدهاند که تولیدکنندگان بهسوی بهبود روشهای خلاقانۀ خدمترسانی به مشتریان، دستیابی به بازارهای جدید، گسترش جغرافیایی دامنۀ ارائۀ خدمات، و فعالیتهای دیگری روی آورند تا بتوانند ...
بیشتر
جهانیشدن و انطباقپذیری با شرایط بازار، وجود فشارهای رقابتیای مانند ورود شرکتهای نوپا به بازار رقابت، و لزوم افزایش هزینههای سرمایهگذاری باعث شدهاند که تولیدکنندگان بهسوی بهبود روشهای خلاقانۀ خدمترسانی به مشتریان، دستیابی به بازارهای جدید، گسترش جغرافیایی دامنۀ ارائۀ خدمات، و فعالیتهای دیگری روی آورند تا بتوانند ضمن بهبود کیفیت، افزایش رضایت مشتری، و دستیابی به مشتریان جدید، هزینههای لجستیکی خود را کاهش دهند. مؤثرترین راهحل این معضل تجاری، برونسپاری خدمات لجستیک برپایۀ قراردادهای طولانیمدت است که توسط تأمینکنندۀ خدمات لجستیک طرف سوم ارائه میشود. این شرکتها، دارای دانش تخصصی در زمینه هماهنگی منابع اقتصادی هستند و میتوانند فرصتهای جدیدی را برای تولیدکنندگان خلق کنند. تأمینکنندۀ خدمات لجستیک طرف سوم، یک تأمینکنندۀ خارجی است که مدیریت، کنترل، و اجرای فعالیتهای لجستیکی را از طرف بنگاههای تجاری انجام میدهد. در این مقاله، هفت بعد اصلی توانمندسازهای لجستیک طرف سوم، بهکمک بررسی پیشینۀ پژوهش، تحلیل محتوای متنی، و مصاحبههای تخصصی با 16 نفر از خبرگان صنعت لجستیک بهکمک نرمافزار MAXQDA مشخص شده است؛ سپس، این توانمندسازها، بهکمک تکنیک دیمتل مبتنیبر تحلیل شبکهای (DANP) و انجام مقایسههای زوجی و پیادهسازی در نرمافزار اکسل، وزندهی و روابط میان آنها کشف شد. برای گردآوری دادهها از پرسشنامههای محققساختۀ زوجی استفاده شده است که روایی و پایایی آن نیز تأیید شد. نتایج تحلیل نشان میدهد که مهمترین توانمندسازها بهترتیب عبارتاند از: توانمندسازی تولیدی، فنی و بازاریابی و فروش، مالی، نیروی انسانی، و توانمندسازی راهبردی.
میان رشتهای
عبدالرسول شاکری؛ مسعود فرهمندفر
چکیده
کتاب نظریه و نقد ادبی: درسنامهای میان رشتهای نوشتۀ حسین پاینده بهعنوان کتاب درسی دانشگاهی برای درس نظریهها و نقد ادبی در دورۀ کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی (برای همۀ گرایشها) در دو جلد نخستین بار در سال 1397 در انتشارات سازمان مطالعه و تدوین (سمت) منتشر شد. با توجه به اهمیت جهانی مطالعات میانرشتهای در ادبیات طی چند دهۀ اخیر ...
بیشتر
کتاب نظریه و نقد ادبی: درسنامهای میان رشتهای نوشتۀ حسین پاینده بهعنوان کتاب درسی دانشگاهی برای درس نظریهها و نقد ادبی در دورۀ کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی (برای همۀ گرایشها) در دو جلد نخستین بار در سال 1397 در انتشارات سازمان مطالعه و تدوین (سمت) منتشر شد. با توجه به اهمیت جهانی مطالعات میانرشتهای در ادبیات طی چند دهۀ اخیر و نیاز مبرم به چنین مطالعاتی در ادبیات فارسی، در این مقاله میزان و نحوۀ کاربست رویکردهای میانرشتهای در کتاب یادشده بررسی شده است. بر این اساس با روشی تاریخنگارانه و توصیف و تحلیل، تاریخچهای از نظریه و نقد ادبی در غرب و سپس در ایران به دست دادهایم. این موضوع در برنامههای رسمی دانشگاههای ایران نیز ارائه شده است. پس از تبیین دورۀ رواج گفتمان نقد ادبی در ایران، شکل و ساختار کتاب بررسی شده است. در بخش بررسیِ محتوای کتاب، ضمن برشمردن مهمترین مؤلفهها، نسبت مباحث آن با وضعیت کنونی نظریه و نقد ادبی در غرب و ایران توضیح داده شده و مطالب آن از جهت انطباق با مطالعات میانرشتهای در ادبیات فارسی در کانون توجه قرار گرفته است. بر اساس یافتههای این مقاله، میتوان ادعا کرد انتشار کتاب نظریه و نقد ادبی: درسنامهای میان رشتهای، ضمن حفظ پیوند با نظریههای ادبی، نشاندهندۀ گسست از این نظریهها و عطف توجه به مطالعات میانرشتهای در ادبیات فارسی است و انتشار آن در جایگاه کتاب درسی دانشگاهی را میتوان چرخشگاهی در مطالعات ادبیِ دانشگاهی در ایران دانست.
حقوق
احمد خسروی
چکیده
آب، نقش بنیادینی در زیست انسان دارد؛ بهگونهای که نهتنها عملکرد درست بدن به آن وابسته است، بلکه حقی تأثیرگذار بر حقهای دیگر انسان است. با تصویب نظریهٔ تفسیری شماره 15 از سوی کمیتۀ حقوق اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی، حقوقدانان، دسترسی به آب را، بهویژه در دهههای اخیر، بهعنوان یک حق بشری شناسایی کردهاند. علم اقتصاد، به دلایلی ...
بیشتر
آب، نقش بنیادینی در زیست انسان دارد؛ بهگونهای که نهتنها عملکرد درست بدن به آن وابسته است، بلکه حقی تأثیرگذار بر حقهای دیگر انسان است. با تصویب نظریهٔ تفسیری شماره 15 از سوی کمیتۀ حقوق اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی، حقوقدانان، دسترسی به آب را، بهویژه در دهههای اخیر، بهعنوان یک حق بشری شناسایی کردهاند. علم اقتصاد، به دلایلی ازجمله محدودیت منابع، دورازدسترس بودن، هزینهبر بودن خدمات جمعآوری، و سرانجام، ناتوانی دولتها در تأمین، آب را بهعنوان یک کالا درنظر گرفته و بحث خصوصیسازی آن را مطرح کرده است. با توجه به اینکه خصوصیسازی به تجاریسازی و اقتصادیشدن آب میانجامد، آیا میتواند ویژگیها و الزامات حق بر آب را اجرایی کند؟ بهمنظور پاسخ به این پرسش در این پژوهش سعی شده در قالب روش کیفی و بصورت کتابخانهای، با مطالعۀ میانرشتهای حقوق و اقتصاد، ماهیت، ویژگیها، و الزامات حق بر آب از منظر اسناد بینالمللی بررسی و سپس، با توجه به این ویژگیها و ماهیت خصوصیسازی، جنبهٔ اقتصادی این مسئله واکاوی شود.یافتههای تحقیق نشان میدهد که خصوصیسازی آب، بدون توجه به بعد حقوق بشری آب، با تجاری تلقی کردن آن حق بر آب انسانها و به تبع آن سایر حقهای انسان را تحت تاثیر قرار میدهد و ضرورت دارد تا خصوصیسازی آب تا بدانجا باشد که باعث نادیده انگاشتن حقهای بشری نشود.
جامعهشناسی
مژگان خوشنام؛ شادی مشتاق
چکیده
ترسیم ارتباطات میان حوزههای علمی در حوزۀ جامعهشناسی قادر خواهدبود الگوها و روابط پنهان میان مقالات را مشخص ساخته و نشان بدهد که گرایشها و علایق نویسندگان در دوران مختلف در چه حوزه و موضوعاتی بودهاست و از سوی دیگر با ارائهٔ دید عمیق و دقیقی که ازحوزه جامعهشناسی ارائه میشود خلاءهای مطالعاتی این حوزه نیز مشخص خواهدشد. ...
بیشتر
ترسیم ارتباطات میان حوزههای علمی در حوزۀ جامعهشناسی قادر خواهدبود الگوها و روابط پنهان میان مقالات را مشخص ساخته و نشان بدهد که گرایشها و علایق نویسندگان در دوران مختلف در چه حوزه و موضوعاتی بودهاست و از سوی دیگر با ارائهٔ دید عمیق و دقیقی که ازحوزه جامعهشناسی ارائه میشود خلاءهای مطالعاتی این حوزه نیز مشخص خواهدشد. هدف این مقاله ترسیم شبکه همرخدادی واژگان مفاهیم موجود در مقالات نمایه شده نویسندگان فعال در حوزه جامعهشناسی ایران، در معتبرترین پایگاه استنادی ایران، یعنی پایگاه استنادی جهان اسلام است تا بدین وسیله میزان گستردگی فعالیت محققان رشتهٔ جامعهشناسی را مطالعه کرده و یک دید کلی نسبت به موضوعات پرکار و مفاهیم مطرح در این حوزه ارائه نماید. روش این مطالعه از نوع کاربردی است و رویکرد علم سنجی را در پیشگرفته و از روش تحلیل همواژگانی بر اساس کلیدواژههای مقالات استفاده کرده و از تکنیک مصورسازی و تحلیل شبکه جهت تحلیل یافتهها بهره گرفتهاست. جامعه پژوهش شامل مقالاتِ مجلات نمایه شده در پایگاه استنادی جهان اسلام در حوزه جامعهشناسی است. در این پژوهش کلیدواژگانی که توسط خود نویسندگان به مقالات تخصیص داده بود مبنای تحلیل واژگان و مصورسازی قرارگرفت. جامعهٔ پژوهش شامل تمام مقالاتی شد که در مجلات جامعهشناسی به زبان فارسی در پایگاه استنادی جهان اسلام همراه با چکیده و کلیدواژگان در بازه زمانی 1390 تا 1400 نمایه شده بودند. تحلیل یافتهها نشان داد که شبکه موضوعی جامعهشناسی ایران دارای انسجام بالایی است و موضوعات مطالعات زنان و دین موضوعات اصلی در مبحث جامعهشناسی ایران در این بازه زمانی هستند و بر اساس شاخصهای تحلیل شبکه دارای مقادیر بالای مرکزیت بینابینی بوده و باعث حفظ انسجام شبکه تشکیل شده میگردند. علارغم موضوعات زیادی که در شبکهٔ تشکیل شده قابل مشاهده است، تنوع موضوعی حوزه جامعهشناسی ایران نیاز به افزایش دارد و لازم است در حوزههای کمتر پرداخته شده مثل جامعهشناسی ورزش، جامعهشناسی پزشکی، جامعهشناسی روستایی فعالیت بیشتری صورت گیرد.
فرشته رستمی
چکیده
مطالعات میانرشتهای گواه آن است که گرایشهای گوناگون علوم انسانی در پیوند با هم هستند و بازدهی یکدیگر را افزایش میدهند. بررسی تطبیقی ـ میانرشتهای به خوانش متون ادبی در پیوند با دیگر زمینههایی که چندان ادبی نیستند، همانند «صنعت چاپ»و «نشر» کتاب میپردازد. این جستار تولید محصولات فرهنگی و شگردهای طراحی برای فروش ...
بیشتر
مطالعات میانرشتهای گواه آن است که گرایشهای گوناگون علوم انسانی در پیوند با هم هستند و بازدهی یکدیگر را افزایش میدهند. بررسی تطبیقی ـ میانرشتهای به خوانش متون ادبی در پیوند با دیگر زمینههایی که چندان ادبی نیستند، همانند «صنعت چاپ»و «نشر» کتاب میپردازد. این جستار تولید محصولات فرهنگی و شگردهای طراحی برای فروش بهتر آنها را بررسی میکند. «پیرامتنیت» از دیدگاه ژرار ژنت چارچوب نظری تحقیق است و این پژوهش سر آن دارد تا پیرامتن «درونی» و «بیرونی» را در کتابهای داستانی سیمین دانشور و بلقیس سلیمانی ارزیابی نماید. بنابراین، این مقاله، نخست به تعریف بررسی تطبیقی ـ میانرشتهای پرداخته، سپس پیرامتنهای درونی و بیرونی را در کتابهای داستان این نویسندگان جستوجو میکند. گردآوری دادهها کتابخانهای است؛ اما در بخشهایی از روش مصاحبه با دستاندرکارانِ نشر استفاده شده است؛ دادهها به روش (توصیفی ـ تحلیلی) بررسی شدهاند. بررسیها نشان میدهد که ویژگیهایی در ظاهر کتاب وجود دارند که بر خریدار تأثیر میگذارند. راهکارهای جلب خریدار در درازنای زمان دگرگون شدهاند که بانی آن ساختارهای فرهنگی، استراتژیهای تبلیغی و نوشتههای منتقدان است. این دگرگونی در ظاهر کتابها برای داستانهای سلیمانی که شهرت کمتری در مقایسه با دانشور داشته، دامنه گستردهتری پیداکرده و ناشران توانستهاند بازار بهتری را برای آثار او بیافرینند.
جامعهشناسی
زینب شفیعی
چکیده
پاسخ به این پرسش که چرا یک نفر کارآفرین میشود و دیگران نه به هیچ عنوان ساده نیست. اکثر پژوهشگران این معما را پذیرفته و تعریف خاص خود را از مفهوم کارآفرینی ارائه دادهاند. ازاینرو، کارآفرینی واژۀ بسیار مناقشهبرانگیزی است که تجمیع نظریههای مربوط به این حوزه را مشکل کرده است. در میان نظریات گوناگون و گاه متناقض حوزۀ کارآفرینی، ...
بیشتر
پاسخ به این پرسش که چرا یک نفر کارآفرین میشود و دیگران نه به هیچ عنوان ساده نیست. اکثر پژوهشگران این معما را پذیرفته و تعریف خاص خود را از مفهوم کارآفرینی ارائه دادهاند. ازاینرو، کارآفرینی واژۀ بسیار مناقشهبرانگیزی است که تجمیع نظریههای مربوط به این حوزه را مشکل کرده است. در میان نظریات گوناگون و گاه متناقض حوزۀ کارآفرینی، سهم رشتههای علوم اجتماعی مانند جامعهشناسی و تاریخ اقتصادی قابلتوجه است. اما منظرهای این دو علم به مسئلۀ کارآفرینی متفاوت است. این تفاوتها دوگانۀ ادراکی کمتر از حد اجتماعی و بیشتر از حد اجتماعی را شکل داده که بسیاری معتقدند هر دو این ادراکات ناقص است. جامعهشناسی مبتنی بر فهمی است که عاملیتهای فردی را بیش از حد اجتماعی میبیند، اقتصاد از فهمی استفاده میکند که انسانها کمتر از حد اجتماعیاند. بنابراین، دوگانۀ ادراک کمتر از حد اجتماعی و ادراک بیشتر از حد اجتماعی مترادف است با مجادله بر سر توصیف کوران از فیلی که در تاریکی قرار گرفته، از زوایای مختلف آن را لمس کردند و هر کس دیدگاه خود را برای رد نظر دیگری ارائه میکند. بنابراین، تبیین این دوگانه و متعاقب آن مقایسۀ رویکرد جامعهشناسی و علم اقتصاد به مسئلۀ کارآفرینی هدف مقالۀ حاضر است. این مقاله، اساساً ماهیت نظری داشته و در مرکز این تأملات قرار دارد. نقطۀ عزیمت مقالۀ حاضر بهره بردن از پارادایم جامعهشناسی اقتصادی جدید برای فراتر رفتن از دوگانۀ ادراک کمتر از حد اجتماعیشده و ادراک بیشتر از حد اجتماعیشده و پرداختن به مسیری است که بین این دو قطب متضاد جریان دارد تا بتوان کارآفرینی را به صورت حکشده در یک بستر اجتماعی و تاریخی درک کرد.
قاسم جعفری؛ آمنه صدیقیان بیدگلی؛ ابوعلی ودادهیر
چکیده
هویت حرفهای به فرایندی اشاره دارد که در طول سالهای تحصیل فرد در دانشگاه به سؤال «من چه کسی هستم» پاسخ میدهد. دورۀ دکتری آخرین مرحلۀ شکلگیری این نوع هویت است که سهم بسزایی در مسیر حرفهای شدن افراد دارد. مقالۀ حاضر به آزمون الگوی نظری تکوین هویت حرفهای دانشجویان دورۀ دکترای علوم اجتماعی در ایران پرداخته است. نظریۀ مبنایی ...
بیشتر
هویت حرفهای به فرایندی اشاره دارد که در طول سالهای تحصیل فرد در دانشگاه به سؤال «من چه کسی هستم» پاسخ میدهد. دورۀ دکتری آخرین مرحلۀ شکلگیری این نوع هویت است که سهم بسزایی در مسیر حرفهای شدن افراد دارد. مقالۀ حاضر به آزمون الگوی نظری تکوین هویت حرفهای دانشجویان دورۀ دکترای علوم اجتماعی در ایران پرداخته است. نظریۀ مبنایی ودادهیر، صدیقیان بیدگلی، و جعفری (1396) عملیاتیسازی شده و پرسشنامۀ مزبور با نمونه ای به تعداد 191 نفر از دانشجویان دورۀ دکتری علوم اجتماعی مورد آزمون قرار گرفته است. یافتههای کمّی تحقیق، گزارههای نظری بهدستآمده از الگوی نظریۀ مبنایی را تأیید میکند. نتایج رگرسیونی نشان میدهد که در مجموع، عاملهای ساختار آموزش عالی، شرایط بیرونی رشتۀ علوم اجتماعی، صفات روانی این دانشجویان، و نیز شرایط مالی و جامعهپذیری علمی میتوانند تغییرات متغیر وابستۀ هویت حرفهای رشته علوم اجتماعی را در بین پاسخگویان پیشبینی کنند. نتایج آماری نشان میدهد نقش عوامل بیرونی و ساختاری اهمیت زیادی دارند.
علوم انسانی و توسعه
حمید عبداللهیان؛ زهرا اسدی
چکیده
هدف این مقاله ارزیابی تأثیر فنّاوریهای ارتباطی و اطلاعاتی بر سازگاری زیستمحیطی شهروندان ایرانی بهمنظور دستیابی به توسعۀ پایدار محیط زیست ایران است. برای تحلیل یافتههای این مطالعه از یک سنتز نظری که رویکردهای پایداری اکولوژیک، توانمندی اجتماع، و توسعۀ مشارکتی را بههم پیوند میدهد، استفاده شده است. روششناسی این مقاله، ...
بیشتر
هدف این مقاله ارزیابی تأثیر فنّاوریهای ارتباطی و اطلاعاتی بر سازگاری زیستمحیطی شهروندان ایرانی بهمنظور دستیابی به توسعۀ پایدار محیط زیست ایران است. برای تحلیل یافتههای این مطالعه از یک سنتز نظری که رویکردهای پایداری اکولوژیک، توانمندی اجتماع، و توسعۀ مشارکتی را بههم پیوند میدهد، استفاده شده است. روششناسی این مقاله، کمّی و بر اساس پیمایش بوده و از نمونهگیری هدفمند و خوشهای چندمرحلهای برای انتخاب نمونهها استفاده شده است. این مقاله برای دستیابی به اهداف پژوهش، نگرش فعالان محیط زیست را مورد سنجش قرار داده است. برخی یافتهها نشان میدهند که متغیرهای استفاده از فنّاوریهای ارتباطات و اطلاعات و سازگاری زیستمحیطی شهروندان همتغییر بوده و رابطۀ همبستگی دارند (4/0r=). همچنین میزان تأثیر فنّاوریهای ارتباطی و اطلاعاتی بر سرمایۀ اطلاعاتی و آگاهی زیستمحیطی به ترتیب دارای میانگینهای 84/22 و 62/25 است. تأثیر فنّاوریهای ارتباطی و اطلاعاتی بر توانمندسازی زیستمحیطی و مشارکت زیستمحیطی شهروندان بهترتیب میانگینهای40/26 و 61/53 را نشان داده که نسبت به حد متوسط از مقادیر بالاتری برخوردار بودهاند. از سوی دیگر، مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد فنّاوریهای ارتباطات و اطلاعات با ضریب مسیر 58/0β= بر سرمایۀ اطلاعاتی تأثیر میگذارد. نتایج دیگر تحقیق نشان داد سرمایۀ اطلاعاتی با ضریب 65/0β= بر آگاهی زیستمحیطی شهروندان تأثیرگذار بوده است. همچنین، تأثیر سرمایۀ اطلاعاتی بر توانمندی زیستمحیطی مقدار 45/0β= و تأثیر سرمایۀ اطلاعاتی بر مشارکت زیستمحیطی شهروندان مقدار 52/0 β=را نشان میدهند.
میان رشتهای
محسن طاهری دمنه؛ زهرا حیدری دارانی
چکیده
بهرغم آنکه ساحت میانرشتهای چه از نظر مفهومپردازی و چه از نظر کاربرد هنوز در میانهٔ راه است، بیشتر مطالعات در این زمینه بر سوژهٔ دانشگاه متمرکز بوده و بر لزوم ایجاد جریان میانرشتهای در دانشگاه توجه نشان دادهاند. با وجود این، تجربهٔ زیست دانشگاهی نشان میدهد انسان دانشگاهی که مهارت میانرشتهای را پیش از دانشگاه ...
بیشتر
بهرغم آنکه ساحت میانرشتهای چه از نظر مفهومپردازی و چه از نظر کاربرد هنوز در میانهٔ راه است، بیشتر مطالعات در این زمینه بر سوژهٔ دانشگاه متمرکز بوده و بر لزوم ایجاد جریان میانرشتهای در دانشگاه توجه نشان دادهاند. با وجود این، تجربهٔ زیست دانشگاهی نشان میدهد انسان دانشگاهی که مهارت میانرشتهای را پیش از دانشگاه نیاموخته است، در فهم و کاربری میانرشتگی در دانشگاه نیز ضعیف عمل میکند. از این منظر فارغ از مفهوم «رشته» که یادآور فعالیت تخصصی در دانشگاه است، واژهٔ «میانرشتهای» بیانکننده مجموعهای از مهارتهای زیست در آینده است که باید از نخستین مراحل آموزشپذیری انسان در سبد آموزش او قرار گیرد. این مقاله، کوششی نظرورزانه و تحلیلی استنباطی برای بسط جایگاه میانرشتهای در آموزشهای پیشادانشگاهی است که در آن ابتدا امکانپذیری و ضرورت این جایگاه بررسی میشود و سپس برخی از راهکارهای عملی برای نیل به این مقصود تشریح میشود تا تصویری از آیندهٔ مدرسه شکل گیرد. این تکهچسبانی تصویری از مدارس آینده است که در آن انسان میانرشتهای برای زیست در محیطی پیچیده، مهارتهایی چون سازگاری، کار گروهی، خلاقیت، تفکر انتقادی و حل مسئله را بهدست میآورد.
آموزش عالی
زینب صدوقی
چکیده
وابستگی متقابل ناشی از جهانی شدن و بحرانهای مشترک، همکاری اندیشمندان در رشتههای علمی مختلف را به منظور مواجهه با مسائل پیشِ رو، اجتنابناپذیر کرده است. آنچه بدیهی است، سنگ بنای اولیه تعاملات افراد و مدیریت شرایط پیچیده کنونی، نیازمند ایجاد فضایی مبتنی بر دوستی و آرامش است. از اینروست که در دهههای اخیر، شکلدهی و ترویج فرهنگ ...
بیشتر
وابستگی متقابل ناشی از جهانی شدن و بحرانهای مشترک، همکاری اندیشمندان در رشتههای علمی مختلف را به منظور مواجهه با مسائل پیشِ رو، اجتنابناپذیر کرده است. آنچه بدیهی است، سنگ بنای اولیه تعاملات افراد و مدیریت شرایط پیچیده کنونی، نیازمند ایجاد فضایی مبتنی بر دوستی و آرامش است. از اینروست که در دهههای اخیر، شکلدهی و ترویج فرهنگ صلح، به دغدغه پژوهشگران تبدیل شده است. اعتقاد بر این است صلح ضمن به ارمغان آوردن آرامش، ثبات و امنیت، به تحقق توسعه پایدار یاری میرساند. صلح بهعنوان موضوعی میانرشتهای، در شاخههای مختلف علم معنا مییابد و بنابراین هریک از دریچه خاصی، اهمیت و نحوه ترویج آن را مورد مطالعه قرار دادهاند. در این مقاله، دانش و آگاهی بهعنوان مفهوم محوری در شکلگیری بینش، نگرش و رفتار صلحآمیز تلقی شده و در این راستا نقش دانشگاه ـ بهعنوان عالیترین نهاد آموزشی بعد از دوران متوسطه ـ در ترویج فرهنگ صلح مورد بررسی قرار گرفته است. در قالب روش کیفی و مصاحبهنیمهساختاریافته با صاحبنظران حوزه صلح و آموزش، و در راستای پاسخگویی به این سؤال که چگونه دانشگاهها میتوانند در ترویج فرهنگ صلح نقشآفرین باشند؟ این فرضیه مورد آزمون قرار گرفت: «دانشگاه در چارچوب کارکردهای آموزشی، پژوهشی و خدمات اجتماعی و همچنین نقشآفرینی در نهاد دیپلماسی میتواند به ترویج فرهنگ صلح یاری رساند». با توجه به یافتههای حاصل از مطالعات نظری و بررسیهای میدانی، الگوی دانشگاه پایدار به عنوان الگوی مطلوب دانشگاه فعال در مسیر صلح معرفی شده است؛ دانشگاهی که پایداری در ساختار آموزشی، پژوهشی و خدماتیاش نهادینه شده باشد.
نوآوری و فناوری
علی یوسفی؛ مهدی همایونفر؛ عبدالعزیز پقه؛ امیر اخوان فر
چکیده
مقالۀ حاضر تلاش میکند تأثیر ابعاد زنجیرۀ تأمین سبز را بر رضایت مشتریان محصولات لبنی با توجه به نقش تعدیلکنندۀ رقابتپذیری شرکت بررسی کند. روش بهکارگرفتهشده، بهلحاظ نحوۀ گردآوری دادهها، توصیفیـهمبستگی با برپایۀ شیوه پیمایشی، و بهلحاظ هدف یا ماهیت، کاربردی است. برای تبدیل دادههای کیفی به کمی، از طیف طبقهبندیشده ...
بیشتر
مقالۀ حاضر تلاش میکند تأثیر ابعاد زنجیرۀ تأمین سبز را بر رضایت مشتریان محصولات لبنی با توجه به نقش تعدیلکنندۀ رقابتپذیری شرکت بررسی کند. روش بهکارگرفتهشده، بهلحاظ نحوۀ گردآوری دادهها، توصیفیـهمبستگی با برپایۀ شیوه پیمایشی، و بهلحاظ هدف یا ماهیت، کاربردی است. برای تبدیل دادههای کیفی به کمی، از طیف طبقهبندیشده پنجگزینهای لیکرت استفاده کردهایم و ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه است. آزمون فرضیهها نیز بهکمک نرمافزار SmartPLS3 انجام شده است. جامعه آماری موردمطالعه، 695 نشان شرکتی مشغول به فعالیت در زمینۀ تولید محصولات لبنی است که 484 شرکت از وزارت صنعت، معدن، و تجارت و 211 شرکت نیز از وزارت جهاد کشاورزی، مجوز فعالیت دریافت کردهاند و رویهمرفته دارای 2352 شعبه در سطح کشور هستند. برای تعیین حجم بهینۀ نمونه، از نرمافزار نمونهگیری SPSS Sample Power استفاده کردهایم. حداقل حجم نمونه، 298 شرکت برآورد شد که بهمنظور اطمینانیابی بیشتر، تعداد 305 شرکت بررسی شدند. نتایج بهدستآمده نشان میدهند که اقدامات سبز داخلی و مشارکت سبز بیرونی، از بیشترین میزان تأثیرگذاری بر نوآوری سبز برخوردار بودهاند و همچنین، نوآوری، عملکرد، و کارآفرینی سبز، بر رضایت مشتری تأثیرگذار هستند، اما اثر تعدیلی رقابتپذیری شرکت تأیید نشد.
مطالعات فرهنگی
حسن پورنیک
چکیده
دوران آنتروپوسن «عصر انسان» با عاملیت بیسابقه انسان در دگرگونیهای طبیعت جاندار و بیجان در سطح سیارهای مشخص میشود. این دگرگونیها چنان فراگیر و چندبعدی شدهاند که برای بررسی علل، عوامل درگیر، و پیامدها مطالعات میانرشتهای ضروری به نظر میرسد. همچنین مفهومپردازیهای تازهای نیاز است که به فهم این شرایط نوپدید ...
بیشتر
دوران آنتروپوسن «عصر انسان» با عاملیت بیسابقه انسان در دگرگونیهای طبیعت جاندار و بیجان در سطح سیارهای مشخص میشود. این دگرگونیها چنان فراگیر و چندبعدی شدهاند که برای بررسی علل، عوامل درگیر، و پیامدها مطالعات میانرشتهای ضروری به نظر میرسد. همچنین مفهومپردازیهای تازهای نیاز است که به فهم این شرایط نوپدید کمک رسانند و راه را برای تحلیلهای تجربی و دریافتهای نو بگشایند. آغازگاه این راه، نقد دیدگاههای مدرنیستی مستقر است که با تمایزگذاری میان طبیعت و جامعه، طبیعت را به نیروهای بیرونی، کنترلپذیر و سودمند فرو میکاهند؛ درحالیکه انسان را فعال مایشاء پیشفرض گرفتهاند و کنشهای او را به نوع ابزاری آن فروکاستهاند. چنین نقدی را میشود با نوعی بازاندشی از رابطه انسان و جامعه و طبیعت کامل کرد. این مقاله با استفاده از مطالعه اسنادی و با اتخاذ رهیافتی تطبیقی بحثهای مرتبط را از رشتههای گوناگون گرد میآورد و مقایسه میکند، تا ابعاد آنتروپوسن روشن و ادبیات مرتبط نقادانه بررسی شود. یافتههای این مقاله نشان میدهد که شرایط دوران آنترپوسن، پیامدهایی برای اندیشه و مفهومپردازی جامعهشناختی دارند. بهعبارتی، برخی از مفاهیم مسلط در جامعهشناسی مانند عاملیت نیازمند بازنگری و برخی مناسبات مانند مناسبات انسان/طبیعت و طبیعت/جامعه نیازمند توجه جدیتری هستند. در نتیجه، این مقاله برای نوعی جایگاه مفهومپردازیشده از طبیعت در ساخت و دگرگونی حیات فردی و جمعی استدلال میکند و شبکه انسان-طبیعت-جامعه را بهعنوان راهی برای فهم شرایط دگرگونشونده زیستمحیطی سیارهای در دوران آنتروپوسن پیشنهاد میکند.
آینده پژوهی آموزش عالی
محسن طاهری دمنه؛ علی ذاکری؛ ابوالفضل اسدنیا
چکیده
حرکت از فضای رشتگی به سمت گفتمانهای میانرشتهای با تمرکز بر حل مسائل واقعی، به یک روند مهم در آموزش عالی تبدیل شده و نسلهای آتی دانشگاهها به سمت میانرشتهای شدن پیش خواهند رفت. در این میان مطالعات نظاممند آیندهها یا آیندهپژوهی نیز مورد توجه دانشگاهیان در رشتههای مختلف قرار گرفته است. در این مقاله بهمنظور بررسی ...
بیشتر
حرکت از فضای رشتگی به سمت گفتمانهای میانرشتهای با تمرکز بر حل مسائل واقعی، به یک روند مهم در آموزش عالی تبدیل شده و نسلهای آتی دانشگاهها به سمت میانرشتهای شدن پیش خواهند رفت. در این میان مطالعات نظاممند آیندهها یا آیندهپژوهی نیز مورد توجه دانشگاهیان در رشتههای مختلف قرار گرفته است. در این مقاله بهمنظور بررسی جایگاه مطالعات آیندهپژوهانه در حوزههای دانشی گوناگون و با استفاده از روش فراتحلیل کیفی، به بررسی اندازه و پراکندگی ورود حوزههای دانشگاهی مختلف به بحث آیندهپژوهی پرداخته شده است. بدین جهت در مجموع 737 مقاله علمی، که توسط دانشگاهیان رشتههای مختلف و با محوریت آیندهپژوهی در ایران به چاپ رسیدهاند، جمعآوری و در 19 حوزۀ کلی و 350 حوزۀ فرعی دستهبندی شدند. این دستهبندی ملاک فراتحلیل موضوعی مقالات در زمینۀ آیندهپژوهی است که نشان میدهد در حوزههای برنامهریزی جغرافیایی، «امنیت» و «آیندهنگاری سازمانی» به ترتیب بیشترین میزان فعالیت و در حوزههای ورزش، «مطالعات زنان» و «آیندۀ حرفه»، کمترین میزان فعالیت در زمینه آیندهپژوهی را داشتهاند. نتایج این مقاله تراز خوبی برای مشخصکردن خلأهای پژوهشی در زمینۀ آیندهپژوهی است و همچنین نقاط ضعف فعالیتهای میانرشتهای در این حوزه را آشکار میسازد.
مدیریت
محمدرضا محمدیون؛ حجت الله وحدتی؛ سیدنجم الدین موسوی؛ امیرهوشنگ نظرپوری
چکیده
هدف تحقیق حاضر بررسی علل رفتار ریاکارانه و ارائه الگویی جهت اصلاح آن با تمرکز بر کارکرد کنشگران مرزی در آموزشوپرورش بوده است. این تحقیق با پاردایم انتقادی و رویکرد کیفی به انجام رسیده است. از آنجاکه مدیریت انجام کار با و بهوسیله دیگران است، از تجربه زیسته و دانش متخصصین رشتههای مختلف علوم انسانی، از جمله روانشناسی و جامعه شناسی، ...
بیشتر
هدف تحقیق حاضر بررسی علل رفتار ریاکارانه و ارائه الگویی جهت اصلاح آن با تمرکز بر کارکرد کنشگران مرزی در آموزشوپرورش بوده است. این تحقیق با پاردایم انتقادی و رویکرد کیفی به انجام رسیده است. از آنجاکه مدیریت انجام کار با و بهوسیله دیگران است، از تجربه زیسته و دانش متخصصین رشتههای مختلف علوم انسانی، از جمله روانشناسی و جامعه شناسی، فلسفه، تاریخ، علوم فقهی و دینی، زبان و ادبیات و علم اخلاق استفادهشده است. جمعآوری داده ها با استفاده از متون موجود، مصاحبههای عمیق نیمه ساختار یافته و سخنرانیهای منتشره در منابع معتبر صورت گرفته است. دادهها بهصورت متن پیادهسازی شد و با استفاده از روش تحلیل مضمون نمونهگیری و کدگذاری تا رسیدن بهکفایت (اشباع) نظری ادامه داشت. درنتیجه، دو مضمون محوری برای علل رفتار ریاکارانه به نامهای ساختار اجتماعی با مقولههای (انحصار سازمانی، تفکر اقتدارگرایی برخی مدیران، مدیریت سنتی برخی مدیران، خودکامگی برخی مدیران، استفاده ابزاری برخی افراد از عقاید دینی و احساس بیعدالتی) و کنش یا رفتار مردم با مقولههای (عدم برخورد با رفتار ریاکارانه، نفی فردیت و زمینههای تاریخی) ظاهرشده است. با توجه به الزامات و محدودیتهای مترتب بر نظام آموزشوپرورش و اولویت پرداختن به مسائل آموزشی، سهم یاری این پژوهش یعنی، مضمون محوری کنشگران مرزی، با مقولههای (آموزش اخلاق، آموزش روانشناسی، ارزشهای حقوق بشر، بسترسازی، کنش مدنی، اعاده سرمایه اجتماعی، مدیریت دانش و اصل شایستهسالاری) در اهمیت دادن به مباحث فلسفی و روشهای تفکر نقادانه، آموزش اخلاق و آموزش اصول حقوق بشر متجلی شد و به ارائه راه حل می پردازد.
بحران ویروس کرونا
نعمت اله فاضلی
چکیده
این مقاله تحلیلی فرهنگی از پیامدها و تأثیرات فرهنگی بحران ویروس کرونا در ایران است. در ماههایی که بحران ویروس کرونا شکل گرفته است این پرسش در کانون توجه جامعه و اندیشمندان ایران بوده است که این بحران چه دلالتهایی برای شیوهٔ زندگی و فرهنگ در ایران دارد؟ نگارنده در پی ارزیابی این پرسش است. در قسمت مقدمهٔ مقاله هدف و چگونگی و پرسشهای ...
بیشتر
این مقاله تحلیلی فرهنگی از پیامدها و تأثیرات فرهنگی بحران ویروس کرونا در ایران است. در ماههایی که بحران ویروس کرونا شکل گرفته است این پرسش در کانون توجه جامعه و اندیشمندان ایران بوده است که این بحران چه دلالتهایی برای شیوهٔ زندگی و فرهنگ در ایران دارد؟ نگارنده در پی ارزیابی این پرسش است. در قسمت مقدمهٔ مقاله هدف و چگونگی و پرسشهای اصلی مقاله را توضیح داده میشود. در قسمت دوم مقاله به تحیلی از مسئلهمندی فرهنگ در ایران امروز پرداخته میشود و اینکه چگونه ذهنیت جمعی مردم ایران متأثر از بحران ویروس کرونا هوشیار و حساس و شده و به پرسشگری از امور بدیهی و طبیعی فرهنگ میپردازد. سپس سه دیدگاه دربارهٔ نحوهٔ صورتبندیکردن این پرسشگری ارائه میشود: 1) گفتمان تداوم؛ 2) گفتمان گسست؛ و 3) گفتمان بازاندیشی انتقادی. در قسمت سوم مقاله این گفتمانها شرح داده میشود. رویکرد نگارنده به موقعیت کرونایی همسو با گفتمان بازاندیشی است. از اینرو بخش مهم مقاله را به ویژگیها و ابعاد این بازاندیشی انتقادی اختصاص داده شده است. نگارنده استدلال میکند که انفجار اطلاعات و دانش، آشناییزدایی، بازاندیشی در نظام اولویتها، دیجیتالیشدن مضاعف، افزایش توانش تطبیقی، افزایش تقاضای اجتماعی برای دانش، و در نهایت افزایش سوژگی و عاملیت، مجموعه عواملی هستند که گفتمان بازاندیشی را شکل میدهند. روش نگارنده در این مقاله تحلیل دیدگاههای شکل گرفته دربارهٔ پیامدهای فرهنگی بحران کرونا در ایران است. درعینحال، از تجربههای زیسته و درکهای شهودیام نیز کمک گرفتهام. تجزیهوتحلیل نظری مفاهیم و دیدگاهها یکی از راهبردها برای فهم روایتهای شکلگرفته از پیامدهای بحران کروناست.
بهمن زندی
چکیده
گستردهترین حیطه زبان حیطهای است که زبان با زمینههای بیرون از خودش مرتبط میشود. به این اعتبار زبان بر برخی از عوامل محیطی تأثیر میگذارد و از بعضی از آنها تأثیر میپذیرد. یکی از مهمترین این زمینهها حوزه تعلیم و تربیت است. در این مقاله با به کارگیری روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی، ضمن معرفی رشته جدیدی که در دانشگاههای ...
بیشتر
گستردهترین حیطه زبان حیطهای است که زبان با زمینههای بیرون از خودش مرتبط میشود. به این اعتبار زبان بر برخی از عوامل محیطی تأثیر میگذارد و از بعضی از آنها تأثیر میپذیرد. یکی از مهمترین این زمینهها حوزه تعلیم و تربیت است. در این مقاله با به کارگیری روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی، ضمن معرفی رشته جدیدی که در دانشگاههای بزرگ جهان دایر است، به سودمندی راهاندازی آن در جهت توسعه مطالعات زبانی با توجه به مسائل زبانشناختی ایران به ویژه در حوزه تعلیم و تربیت پرداخته شده است. نتیجه این بررسی نشان میدهد که زبانشناسی تربیتی به عنوان پلی میان دنیای زبانی و نظام تعلیم و تربیت میکوشد فعالیتهای آموزشی را با توجه به مسایل زبانی، به نحوی مطلوبتر سامان دهد. مطالعات زبانشناسی تربیتی بر نقش زبان در یادگیری و آموزش متمرکز است. این شاخه علمی ضمن تأکید بر تلفیق زبانشناسی و آموزش، با استفاده از روشها و نظریههای زبانشناختی، مسایل و مشکلات عملی نظام آموزش رسمی در زمینه یادگیری زبان و یادگیری از طریق زبان را مورد توجه قرار میدهد. همچنین میبایست در طراحی برنامه درسی زبانشناسی تربیتی در ایران به سه قلمرو «یادگیری زبان»، «یادگیری علوم از طریق زبان»، و «نقش فرهنگی و تربیتی زبان» توجه کرد. راهحل اصولی برای گسترش این حوزه مطالعاتی در ایران تأسیس دورههای تحصیلات تکمیلی مأموریتگراست که بتوانند زمینه لازم را برای حل مسائل مشترک زبان و تعلیم و تربیت فراهم آورند.
عباس منوچهری؛ سید محسن علویپور
چکیده
پژوهش میانرشتهای نیازمند برخورداری از مبانی نظری و مفهومیای است که با ممانعت از سردرگمی و اشتباه پژوهشگر، امکان تلفیق دیدگاهها در رشتههای مختلف را فراهم آورد. به این منظور لازم است با اتکا بر مقومات رشته مبدأ، مباحث نظری مرتبط با آن را در دیگر حوزههای معرفتی مربوط به پژوهش مورد بررسی قرار داد. با تبیین این مباحث، پژوهشگر ...
بیشتر
پژوهش میانرشتهای نیازمند برخورداری از مبانی نظری و مفهومیای است که با ممانعت از سردرگمی و اشتباه پژوهشگر، امکان تلفیق دیدگاهها در رشتههای مختلف را فراهم آورد. به این منظور لازم است با اتکا بر مقومات رشته مبدأ، مباحث نظری مرتبط با آن را در دیگر حوزههای معرفتی مربوط به پژوهش مورد بررسی قرار داد. با تبیین این مباحث، پژوهشگر میتواند با اتکا بر یک مبنای نظریِ ریشهدار در معرفت مبدا، موضوع کار خود را در فضای میانرشتهای مورد کاوش قرار دهد. پژوهش حاضر، با بررسی این مقوله در جستجوی اندیشه سیاسی در هنر سینما، این شیوه را مورد آزمون قرار میدهد. بر این اساس، میتوان با مبنا قرار دادن نظریههای اندیشهورزی سیاسی –در اینجا نظریه توماس اپریگنز- آثار سینمایی را در چارچوبی فراتر از محدوده مطالعات سینمایی، و در مقام بازنمایی اندیشهورزی سیاسی کارگردانان مولف مورد بررسی قرار داد.
عبدالحسین خسروپناه
چکیده
فلسفههای مضاف یکی از مباحث و علوم نوظهوری است که به تازگی، کتاب مستقلی به فارسی در باب آن نگاشته شده است. فیلسوفان فلسفه را به معنای عام و خاص تفسیر کردهاند و فلسفه خاص را عوارض هستی دانستهاند. دیدگاه برگزیده در چیستی فلسفه، عبارت از عوارض وجود انضمامی انسان است. این تعریف به ما میدان میدهد تا به گونهای گسترده، با انواع فلسفههای ...
بیشتر
فلسفههای مضاف یکی از مباحث و علوم نوظهوری است که به تازگی، کتاب مستقلی به فارسی در باب آن نگاشته شده است. فیلسوفان فلسفه را به معنای عام و خاص تفسیر کردهاند و فلسفه خاص را عوارض هستی دانستهاند. دیدگاه برگزیده در چیستی فلسفه، عبارت از عوارض وجود انضمامی انسان است. این تعریف به ما میدان میدهد تا به گونهای گسترده، با انواع فلسفههای مضاف به حقایق بپردازیم. یکی از انواع فلسفههای مضاف عبارت است از فلسفه مضاف به علوم با رویکرد تاریخی ـ منطقی یا نظریه دیدهبانی که به پژوهشگر اجازه میدهد با رویکردی درجه دوم به پرسشهای بیرونی علوم بپردازد و رابطه علوم را با یکدیگر کشف کند. این کشف، نه تنها به پرسشهای فلسفه مضاف و پرسشهای برونعلمی پاسخ میدهد، بلکه مهمترین روش برای کشف و تأسیس علوم بینارشتهای است؛ به ویژه، اگر موضوع علم را محوری مشترک بدانیم که احکام و عوارضی معین بر آن حمل میشود. پس این مقاله درصدد است تا با تعریفی برگزیده از حکمت نوین اسلامی و چیستی و انواع فلسفههای مضاف و نظریه معیار تمایز علوم به این ادعا بپردازد که فلسفه مضاف به علوم یا نظریه دیدهبانی، مهمترین روش برای کشف و شناسایی علوم بین رشتهای است و نباید در علوم بین رشتهای کشف شده و تحقق یافته توقف کرد.
منصوره نیکوگفتار
چکیده
تبیین مسائل اجتماعی، به دلیل پیچیدگی و زوایای بسیار آن، مستلزم رویکردی بینرشته ای و یکپارچهنگر است. از این رو بررسی الگوهای فرهنگی، متضمن تلفیق رویکردهای روانشناختی و جامعهشناختی است. الگوهای فرهنگی فردگرایی ـ جمع گرایی تعیینکننده نوع ارتباط فرد با جامعه و میزان مشارکت در فعالیت های اجتماعی به شمار می روند که ...
بیشتر
تبیین مسائل اجتماعی، به دلیل پیچیدگی و زوایای بسیار آن، مستلزم رویکردی بینرشته ای و یکپارچهنگر است. از این رو بررسی الگوهای فرهنگی، متضمن تلفیق رویکردهای روانشناختی و جامعهشناختی است. الگوهای فرهنگی فردگرایی ـ جمع گرایی تعیینکننده نوع ارتباط فرد با جامعه و میزان مشارکت در فعالیت های اجتماعی به شمار می روند که به تبع آن سطوح متفاوتی از سلامت اجتماعی را رقم می زنند. هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش پیشبین فردگرایی ـ جمعگرایی افقی و عمودی در سلامت اجتماعی دانشجویان است. در یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی، 300 دانشجو (شامل 159 دختر و 141 پسر) با میانگین سنی 83/28 و انحراف استاندارد 8/6 با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و توسط پرسشنامه سلامت اجتماعی (کیزز و شاپیرو، 2004) و مقیاس فردگرایی ـ جمعگرایی (تریاندیس و همکاران، 1988) مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون گامبهگام نشان داد که جمعگرایی عمودی و فردگرایی افقی پیشبینی کننده سلامت اجتماعیست. دلالت های یافته ها مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
محمد رضا دهشیری
چکیده
این مقاله ضمن تبیین سیر تحول از رویکرد چند رشتهای در مطالعات شرقشناسی قرن نوزده و نیمه نخست قرن بیستم به رویکرد میان رشتهای در مطالعات پسااستعماری در نیمه دوم قرن بیستم، با نگاهی تاریخی و تحلیلی، به تشریح مراحل گذار از مطالعات چند فرهنگی به مطالعات میان فرهنگی میپردازد و تحولات روش شناختی از چند رشتگی به سوی میانرشتگی ...
بیشتر
این مقاله ضمن تبیین سیر تحول از رویکرد چند رشتهای در مطالعات شرقشناسی قرن نوزده و نیمه نخست قرن بیستم به رویکرد میان رشتهای در مطالعات پسااستعماری در نیمه دوم قرن بیستم، با نگاهی تاریخی و تحلیلی، به تشریح مراحل گذار از مطالعات چند فرهنگی به مطالعات میان فرهنگی میپردازد و تحولات روش شناختی از چند رشتگی به سوی میانرشتگی و پیامدهای این تحول در تحلیلهای شرق شناسانة محققان و متخصصان دانشگاهی غربی و تعامل رشتههای مختلف علمی در دوران مطالعات پسا استعماری را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد. در پاسخ به این پرسش که چرا شرقشناسی اساساً بر رویکرد چند رشتهای و مطالعات پسا استعماری بر رهیافت میان رشتهای استوار بوده است، این مقاله به بررسی عوامل درونزا ناشی از ماهیت تلفیقی و چند گونة شرقشناسی علمی و عوامل برونزا ناشی از تأثیرگذاری قدرتهای استعماری بر مستشرقین غربی برای پژوهش دربارة کلیه جنبههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، تاریخی و ادبی جوامع مشرق زمین میپردازد و با رویکردی تبیینی، دلایل اهتمام به رویکرد بینا فرهنگی در مطالعات پسا استعماری را با توجه به تأکید بر انجام تحقیقات میدانی و پیمایشی از رهگذر پیوند معرفتی و روشی بین علوم زیباشناختی و واژه شناختی، مردمشناسی و جامعه شناسی، جغرافیا و علوم سیاسی و همکاری میان رشتهای بین شرق شناسان بومی مورد بررسی قرار میدهد.
سید ابوالحسن ریاضی
چکیده
مکانهای دینی همواره از اهمیت ویژهای در میان مؤمنین برخوردارند این اهمیت هم ناشی از باور مؤمنامه افراد است و هم به دلیل ساختار خاص فضایی، معانی، نشانهها و نمادهایی است که در این مکانها وجود دارد. تحلیل فضایی این مکانها از منظری برون دینی بیانگر وجوهی از چگونگی تأثیر و تأثر پیروان آن دین در تعامل با این مکانها است. چنانکه میتوان ...
بیشتر
مکانهای دینی همواره از اهمیت ویژهای در میان مؤمنین برخوردارند این اهمیت هم ناشی از باور مؤمنامه افراد است و هم به دلیل ساختار خاص فضایی، معانی، نشانهها و نمادهایی است که در این مکانها وجود دارد. تحلیل فضایی این مکانها از منظری برون دینی بیانگر وجوهی از چگونگی تأثیر و تأثر پیروان آن دین در تعامل با این مکانها است. چنانکه میتوان شاخصهای مشترکی از مکانهایی دینی ارائه کرد. نظیر :باشکوه بودن سازهها، بلند بودن سقفهای، بکارگیری اوج هنر انسانی در کلیه زمینهها، وجود مناسک خاص در این مکانها. اهمیت این مکانهای مقدس به اندازهای است که تداوم ادیان بدون آن در طول تاریخ ناممکن بوده است. لذا تحلیل فضایی این مکانهای ویزه به شناخت دو سویة مکان (فضا) و انسان،کمک میکند. مسجدالحرام به عنوان تنها قبله مسلمانان و مهمترین بنای جهان اسلام دارای اشتراکات و تفاوتهایی با سایر بناهای مهم ادیان دیگر است. از آن جمله تفاوتهای قابل تامل، سادگی بیش از اندازه در مقابل شکوه بیرونی سازهها مشابه، پرهیز از هرگونه هنر نمایی و عدم بهرهگیری از ذوق و خلاقیت انسانی در موارد مشابه است. تحلیل فضایی این مسجد بیانگر نوعی فشردگی جهانبینی اسلامی در باره خداوند، انسان، هستی، زندگی، مرگ و روابط پیچیدة میان این مفاهیم و واژههای بنیادین حیات آدمی است.
محمد باقر خرمشاد؛ سید ابراهیم سرپرست سادات
چکیده
برایند حیات سیاسی هر جامعهای محصول چگونگی تعامل و تحول جریانهای سیاسی آن (درونزا و برونزا) است. از این رو، فهم حیات سیاسی هر جامعهای در گرو شناخت، درک و تحلیل جریانهای سیاسی آن است. در شرایطی که به خاطر تحولات معرفتی و تکاملی جامعهشناسی سیاسی نظریهها و روشهای موجود بعضاً دچار بحران و نارساییهایی جهت توضیح تحولات سیاسی ...
بیشتر
برایند حیات سیاسی هر جامعهای محصول چگونگی تعامل و تحول جریانهای سیاسی آن (درونزا و برونزا) است. از این رو، فهم حیات سیاسی هر جامعهای در گرو شناخت، درک و تحلیل جریانهای سیاسی آن است. در شرایطی که به خاطر تحولات معرفتی و تکاملی جامعهشناسی سیاسی نظریهها و روشهای موجود بعضاً دچار بحران و نارساییهایی جهت توضیح تحولات سیاسی و اجتماعی جوامع است، در این مقاله از جریانشناسی سیاسی، پرسشی درجه دوم و روششناسانه ارائه شده و تلاش شده است ابعاد محتوایی و شکلی آن پردازش نظری گردد. نتیجهای که به دست آمد این است که جریانشناسی سیاسی رشته منسجم، تحلیلی و مفهومی سیال است که از فهم تا تبیین (جزء تا کل) را شامل میشود و با فراروی از توصیف محض، تببین یا فهم یا حتی بازسازی موضوعی یا مناسبات موجود بین جریانها چارچوبی روششناسانه، میانرشتهای و ابزاری به مراتب کاراتر را برای فهم جامعه و حیات سیاسی پیشنهاد میدهد.
جمعیت شناسی
آمنه عباسی؛ رسول صادقی؛ امیر ملکی؛ قادر بالاخانی
چکیده
این مقاله با هدف ترکیب کمّی نتایج مطالعاتی دربارۀ عوامل تأثیرگذار بر نگرشها، تمایلات و قصد باروری در ایران نوشته شده است. بدینمنظور با استفاده از روش فراتحلیل و نرمافزار جامع فراتحلیل (CMA3)، 26 مقاله در بازۀ زمانی 1389 تا 1398 بررسی شده است. 16 مقاله به بررسی تمایلات و قصد باروری و 10 مقاله نیز به بررسی نگرشهای فرزندآوری پرداختهاند. ...
بیشتر
این مقاله با هدف ترکیب کمّی نتایج مطالعاتی دربارۀ عوامل تأثیرگذار بر نگرشها، تمایلات و قصد باروری در ایران نوشته شده است. بدینمنظور با استفاده از روش فراتحلیل و نرمافزار جامع فراتحلیل (CMA3)، 26 مقاله در بازۀ زمانی 1389 تا 1398 بررسی شده است. 16 مقاله به بررسی تمایلات و قصد باروری و 10 مقاله نیز به بررسی نگرشهای فرزندآوری پرداختهاند. نتایج نشان داد تأثیر متغیرهای تحصیلات، سن ازدواج، تعداد فرزندان موجود، مشارکت اقتصادیـاجتماعی، فردگرایی، نگرش به اشتغال، رسانههای خارجی، و اینترنت بر تمایل و قصد باروری منفی بوده و درمقابل، متغیرهای سن، سکونت روستایی، درآمد، دینداری، حمایت اجتماعی، تعداد خواهر و برادر، و کیفیت زندگی بر تمایل و قصد باروری اثر مثبت داشتهاند. اندازۀ اثر این متغیرها همگی کمتر از 3/0 بوده و بیشترین میزان اندازۀ اثر متعلق به متغیرهای فردگرایی (296/0-) و تعداد فرزندان موجود (224/0-) است. همچنین، از بین متغیرهای تأثیرگذار بر نگرشهای فرزندآوری، تأثیر درآمد و اختلاف سنی با همسر مثبت بوده و درمقابل، سرمایه و مصرف فرهنگی، تحصیلات، پایگاه اقتصادیـاجتماعی، سن و شبکههای مجازی اثر منفی داشتند. اندازۀ اثر این متغیرها همگی کمتر از 3/0 بوده و بیشترین میزان اندازۀ اثر متعلق به متغیرهای درآمد (272/0) و سن (258/0-) است. ازاینرو، عوامل و نیروهای اجتماعی متعددی در تغییر نگرش به فرزند و کاهش فرزندآوری اثرگذار بودهاند که نشاندهندۀ ناهمگونیهای موجود در جامعۀ ایرانی بوده و لزوم توجه به تفاوتهای موجود در بین گروههای اجتماعی مختلف را به مسئولان امر یادآور میکند.