حمید جاودانی؛ جعفر توفیقی
چکیده
نزدیک به سهدهه است که جدال اندیشهاى بر سر مفهومسازى، درک و کاربست آموزش یا مطالعات میانرشتهاى، همچنان ادامه دارد. این جدال، که نتیجه کاستیهاى شناختشناسى آموزش و مطالعات رشتهاى در تبیین مسائل پیچیده هستى و جامعه بشرى است، همچنان نیازمند ژرفکاویهاى بسیار است. با توجه به دیرینه کوتاهِ اندیشهپردازى در قلمرو آموزش و مطالعات ...
بیشتر
نزدیک به سهدهه است که جدال اندیشهاى بر سر مفهومسازى، درک و کاربست آموزش یا مطالعات میانرشتهاى، همچنان ادامه دارد. این جدال، که نتیجه کاستیهاى شناختشناسى آموزش و مطالعات رشتهاى در تبیین مسائل پیچیده هستى و جامعه بشرى است، همچنان نیازمند ژرفکاویهاى بسیار است. با توجه به دیرینه کوتاهِ اندیشهپردازى در قلمرو آموزش و مطالعات میانرشتهاى، روششناسى مناسب در این مطالعه، تحلیل نظریهها و اندیشههاى رایج در این زمینه با رویکردى نقادانه است. یافتههاى این کندوکاو نظرى بر این نکته تأکید دارد که درهمتنیدگىِ مفهومى، دگراندیشى و تفکر نقاد، از جمله بایستههایى است که به پیشبرد مطالعات و آموزش میانرشتهاى مىانجامد. افزون بر آن، مطالعات میانرشتهاى، بیش از آنکه به کوششهاى فردى متکى باشد، نیازمند همکنشى گروهى است. افزون بر آن، عواملى نظیر منابع مالى، سوگیرى حرفهاى و حمایت نهادى، از جمله نیروهاى زمینهاى است که بر مطالعات میانرشتهاى اثر مىگذارد و عوامل گروهى، عوامل شناختى و حل مسئله نیز از جمله نیروهاى هدایتکننده آن است.
آینده پژوهی آموزش عالی
محسن طاهری دمنه؛ معصومه کاظمی
چکیده
مهاجرت از آن قسم پدیدههای چندوجهی است که برای مطالعه و درک درست آن لازم است رویکردها و روشهای مختلفی با نگاه میانرشتهای به کار گرفته شوند. مطالعه ادبیات نظری درباره مهاجرت گویای این است که نظریههای تشریحکننده مهاجرت، اغلب بر روی مسائل اقتصاد کلان و نظریههای نیازهای فردی توسعه پیدا کردهاند. درحالیکه، اگر مهاجرت ...
بیشتر
مهاجرت از آن قسم پدیدههای چندوجهی است که برای مطالعه و درک درست آن لازم است رویکردها و روشهای مختلفی با نگاه میانرشتهای به کار گرفته شوند. مطالعه ادبیات نظری درباره مهاجرت گویای این است که نظریههای تشریحکننده مهاجرت، اغلب بر روی مسائل اقتصاد کلان و نظریههای نیازهای فردی توسعه پیدا کردهاند. درحالیکه، اگر مهاجرت یا تمایل به آن را تصمیمی برای اقدام بدانیم، قاعدتاً این تصمیم برآمده از تصویر یا تصاویری از آینده است. مهاجرت به این منظور صورت میگیرد که تصویری مطلوب از یک آینده محقق، یا از تحقق تصویری نامطلوب جلوگیری شود. از این منظر میتوان تصاویر آینده را برای شناخت پارامترهای ذهنی و بینالاذهانی مؤثر بر مهاجرت، مطالعه کرد. با این هدف، پژوهش حاضر در سنت کیفی، با استفاده از مصاحبههای نیمهساختاریافته به بررسی تصاویر آینده جوانانی که مایل به مهاجرت هستند، میپردازد و تلاش میکند تا پدیده مهاجرت را از ساحت تصاویر ذهنی مربوط به آینده بررسی کند. دادههای حاصل از ۲۳ مصاحبه بعد از اشباع نظری، با استفاده از روش تحلیل مضمون، تحلیل شدند و نتایج نشان داد که سه تم اصلی یعنی: ۱) تصاویر ویرانشهری از مبدأ؛ ۲) پیروی از یک همهگیری برای رفتن؛ و ۳) جاذبه مقصد، تصاویر قویِ محرک مهاجرت به شمار میآیند. دراینمیان، بیشترین و قابلملاحظهترین سهم مربوط به تصاویر ویرانشهری از مبدأ است.
سودابه سرائی؛ حسن افراخته؛ وحید ریاحی؛ حمید جلالیان
چکیده
وابستگی بخش کشاورزی به آب، غیرقابلانکار است. در عصر حاضر که عصر اطلاعات و ارتباطات نام دارد، با توجه به رشد فزاینده جمعیت و محدودیت منابع آب، بهرهگیری از دانش و فناوریهای نوین اطلاعات و ارتباطات برای تأمین غذای مردم، امری ضروری است. این مقاله با رویکردی میانرشتهای و با نگاهی به علوم کشاورزی، فناوری اطلاعات، مدیریت، و جغرافیا، ...
بیشتر
وابستگی بخش کشاورزی به آب، غیرقابلانکار است. در عصر حاضر که عصر اطلاعات و ارتباطات نام دارد، با توجه به رشد فزاینده جمعیت و محدودیت منابع آب، بهرهگیری از دانش و فناوریهای نوین اطلاعات و ارتباطات برای تأمین غذای مردم، امری ضروری است. این مقاله با رویکردی میانرشتهای و با نگاهی به علوم کشاورزی، فناوری اطلاعات، مدیریت، و جغرافیا، نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات را در بهینهسازی مصرف آب کشاورزی با بهرهگیری از روش «سیستمهای نرم» که از روشهای تفکر سیستمی در علم مدیریت است، تحلیل کرده است. مسئله آب مصرفی در کشاورزی، دارای پیچیدگی ساختاری بوده و ذینفعان مختلف، دیدگاههای متفاوتی درباره آن دارند؛ ازاینرو جزء مسائل نرم بهشمار میآید. در این مقاله به این پرسش اساسی پاسخ داده شده است که ICT از چه راهی و با چه سازوکاری میتواند به اصلاح الگوی آب مصرفی در کشاورزی کمک کند. جامعه آماری پژوهش، همه بهرهبرداران حوضه آبریز گاوخونی (145381N=) است و تعداد نمونه با فرمول کوکران برابر با 383 کشاورز برآورد شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه، گردآوری، و دیدگاههای موجود و نظرات ذینفعان مسئله با انجام مصاحبههای نیمهساختاریافته با متخصصان و مسئولان سازمانهای مربوطه، شناسایی شدند. نتایج بیانگر این بود که از دیدگاه ذینفعان، ایجاد یک سامانه آبیاری میتواند از طریق اطلاعرسانی به کشاورزان و کمک به آنها در تصمیمگیریهای مربوط به آبیاری، در میزان مصرف آب توسط کشاورزان، اثرگذار باشد. بیتردید راهاندازی چنین سامانهای نیازمند هماهنگی بین دستگاههای ذیربط و آموزش و فرهنگسازی بین مخاطبان اصلی است.
عادل پیغامی؛ حیدر تورانی
چکیده
در گذشته، فلسفه آموزش و رویکردهاى برنامهریزى درسى صرفاً به انتقال مجموعهاى از دانشى سازمانیافته یا ایجاد و ارتقاى نظام ارزشى حاکم بر رفتارهاى فرد و جامعه محدود مىشد، بهطوریکه طى چندین قرن و با کوششهاى دانشگاهها و مراکز جدیدِ اغلب رشتههاى علمى از جمله اقتصاد، برنامههاى درسى تخصصى و تکرشتهاى بهوجود آمد. اما امروزه، ...
بیشتر
در گذشته، فلسفه آموزش و رویکردهاى برنامهریزى درسى صرفاً به انتقال مجموعهاى از دانشى سازمانیافته یا ایجاد و ارتقاى نظام ارزشى حاکم بر رفتارهاى فرد و جامعه محدود مىشد، بهطوریکه طى چندین قرن و با کوششهاى دانشگاهها و مراکز جدیدِ اغلب رشتههاى علمى از جمله اقتصاد، برنامههاى درسى تخصصى و تکرشتهاى بهوجود آمد. اما امروزه، فلسفه آموزش و رویکردهاى برنامهریزى درسى را توسعه دادهاند و از روشهایى جدید استفاده مىکنند. در این روشها، در فراسوى ساختار یکسویهنگر رشتههاى تخصصى، واقعیتها و نیازهاى دنیاى جدید را جست وجو مىکنند و جزئى نگرى و محدودیتهاى تخصصىشدن و تقسیم علوم را، که در دهههاى اخیر رایج بوده است، نقد مىکنند. مىتوان این جریان را، «تلفیقى» » 2غیررشتهاى» که در حوزه طراحى برنامههاى درسى در رویکردهاى بهاصطلاح تجلى یافته است، در انواع رویکردهاى درونرشتهاى موازى 3، رویکرد میانرشتهاى 4، رویکرد چندرشتهاى 5، رویکرد چندرشتهاى متقاطع 6، رویکرد چندرشتهاى متکثر 7 و رویکرد فرارشتهاى، در سه نوع افقى، قائم و مورب گونهشناسى کرد. این مهمْ انکارناپذیر است که مسائل اقتصادى چندوجهى و چندبعدى است و دانش اقتصاد ماهیتاً، دانشى تلفیقى از چند حوزه معرفتى علوم اقتصادى، جامعهشناسى، تاریخ، فلسفه، روانشناسى، حقوق و مباحث اخلاقى و هنجارى دینى است. با توجه به این نکته، پرواضح است که اولاً، طراحىهاى آموزشى و برنامههاى درسى این رشته نمىتواند فارغ از مباحث برنامهریزى تلفیقى باشد. ثانیاً، بلاشک بهرهمندى از ظرفیتها و یافتههاى علمى و تجارب آموزشى این رویکردها مىتواند سرعت تحول و نوآورى در برنامههاى آموزشى را افزایش دهد و بالتبع، سرمایههاى انسانى آن را مضاعف کند و توانمندى و کارآمدى این دانش را براى مواجهه با مسائل علمى ارتقا دهد. در این مقاله، در پى آن هستیم که ضمن معرفى این رهیافتها، با طراحى نمونههایى، امکان و دلالتهاى عملى استفاده از رهیافتهاى تلفیقى را در طراحى برنامههاى درسى رشته اقتصاد و گرایشهاى تخصصى در مقاطع تکمیلى آن نشان دهیم؛ ا نشاءالله
علوم انسانی و توسعه
حسین هنرور؛ توکل آقایاری هیر؛ محمد باقز علیزاده اقدم
چکیده
با توجه به افزایش نگرانیها در ارتباط با مسائل زیستمحیطی، مصرف پایدار ــ که از آن به مصرف سبز نیز تعبیر میشود ــ و شناسایی عوامل مرتبط با آن به دغدغۀ جدیِ علمی و سیاستگذاری در بیشتر جوامع تبدیل شده است. در میان عوامل متعدد تأثیرگذار بر مصرف پایدار، میتوان از ارزشها و جهتگیریهای ارزشی اجتماعی، بهعنوان ...
بیشتر
با توجه به افزایش نگرانیها در ارتباط با مسائل زیستمحیطی، مصرف پایدار ــ که از آن به مصرف سبز نیز تعبیر میشود ــ و شناسایی عوامل مرتبط با آن به دغدغۀ جدیِ علمی و سیاستگذاری در بیشتر جوامع تبدیل شده است. در میان عوامل متعدد تأثیرگذار بر مصرف پایدار، میتوان از ارزشها و جهتگیریهای ارزشی اجتماعی، بهعنوان سنگبنای تمامی رفتارها، از جمله رفتارهای مصرفی یاد کرد. مطالعهٔ حاضر با هدف بررسی روابط بین برخی جهتگیریهای ارزشی ــ از جمله مادیگرایی، فردگرایی و جمعگرایی (در ابعاد مختلفشان) ــ با مصرف پایدار انجام یافته است. جامعهٔ آماری پژوهش حاضر شهروندان ارومیه و نمونهٔ آماری آن 516 نفر از شهروندان 64-15 سال میباشند که با بهکارگیری روش پیمایش و استفاده از نمونهگیری خوشهای، مورد بررسی قرار گرفتهاند. نتایج بهدست آمده نشان میدهد بُعد محوریتِ مادیگرایی اثری کاهشی و معنیدار و فردگرایی افقی و جمعگرایی افقی اثری افزایشی و معنیدار بر میزان مصرف پایدار دارد. همچنین، نتایج تحلیلهای چند متغیره نشان داد که متغیرهای مذکور در مجموع حدود 19درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین مینماید.
علوم سیاسی
محمدرضا مرادی طادی
چکیده
بحرانِ آب یکی از جدیترین مسائل پیشِ روی بشریت است که نیاز به اقدام فوری و اصولی دارد. در این زمینه، علوم انسانی، هریک از منظری، به این مسئله پرداختهاند. در این مقاله مهمترین زاویههای روابط آب با بخشهایی از علوم انسانی و زیست جمعی انسانها برجسته شده و این مسئله با ارائه شواهد آماری، توضیح داده شده است. پرسش از نقشِ آب در زندگی ...
بیشتر
بحرانِ آب یکی از جدیترین مسائل پیشِ روی بشریت است که نیاز به اقدام فوری و اصولی دارد. در این زمینه، علوم انسانی، هریک از منظری، به این مسئله پرداختهاند. در این مقاله مهمترین زاویههای روابط آب با بخشهایی از علوم انسانی و زیست جمعی انسانها برجسته شده و این مسئله با ارائه شواهد آماری، توضیح داده شده است. پرسش از نقشِ آب در زندگی بشری و تأثیراتی که میتواند بر فرایندهای تمدنی بگذارد، و در پی آن، پرسش از چگونگی تأثیر فقدان آب بر روابط میان انسانها، دولتها، و تمدنها در کانون توجه این مقاله قرار گرفته است. البته تمرکز مفهومی مقاله بر مسئلۀ روابط آب و سیاست و بیشترین تمرکز مصداقی بر کشور ایران و منطقه خاورمیانه است. مقاله با مروری بر ادبیات پژوهش و مبانی نظری بحث نشان میدهد که بحران آب میتواند درنهایت، ماهیتِ امر سیاسی را دگرگون، و مدنیت را تبدیل به بدویت کند. این احتمال از طریق بازخوانی شواهد تجربی و مصداقهای گوناگونی همچون آب و جنگ، و آب و خشونت به راستیآزمایی گذاشته شده است. جمعبندی مقاله این است که آب باید به موضوعی برای پژوهشهای «فرارشتهای» تبدیل شود و خروجی آن همچون گونهای «مسئلهشناسی تحلیلی» در اختیار «سیاستگذاری عمومی» قرار گیرد، تا بتوان برنامهای کلان و جامع برای برخورد با این «فرابحران» تدوین کرد.
احمد زندوانیان نایینی
چکیده
هدف از این نوشتار معرفى حوزه معرفتى فلسفه آموزش بزرگسالان بهعنوان حوزهاى میانرشتهاى است. درحالحاضر، گرایشهاى فلسفه تعلیم و تربیت و آموزش بزرگسالان، در مقاطع تحصیلات تکمیلى علوم تربیتى بهعنوان دو گرایش مستقل مطالعه و تحقیق مىشوند. فلسفه آموزش بزرگسالان بین فلسفه »این نوشتار مىکوشد ضرورت ایجاد پلى با عنوان را آشکار ...
بیشتر
هدف از این نوشتار معرفى حوزه معرفتى فلسفه آموزش بزرگسالان بهعنوان حوزهاى میانرشتهاى است. درحالحاضر، گرایشهاى فلسفه تعلیم و تربیت و آموزش بزرگسالان، در مقاطع تحصیلات تکمیلى علوم تربیتى بهعنوان دو گرایش مستقل مطالعه و تحقیق مىشوند. فلسفه آموزش بزرگسالان بین فلسفه »این نوشتار مىکوشد ضرورت ایجاد پلى با عنوان را آشکار سازد. در این مقاله، تاریخچه صدساله« تعلیم و تربیت و آموزش بزرگسالان مطالعات فلسفى در حوزه آموزش بزرگسالان و تلاشهاى افرادى مانند گرونت ویگ، بوبر و لیندمن بررسى شده است. گرچه مباحث عمده در فلسفه آموزش بزرگسالان را مىتوان به سه بخش تقسیم کرد، اما در این مقاله، بیشتر به بخش اول اشاره شده است. این سه بخش عبارتند از: 1. طبقهبندىهاى ارائهشده براى دیدگاههاى فلسفى مطرح در آموزش بزر گسالان از قبیل طبقهبندى الیاس و مریام، طبقهبندى هیمسترا؛ 2. بررسى ریشههاى فلسفى رویکردهاى سوادآموزى از قبیل سوادآموزى تابعى، سوادآموزى تودهاى، سوادآموزى آگاهىبخش و سواد اطلاعاتى؛ 3. مطالعه آراى متفکران مهم در حوزه فلسفه آموزش بزرگسالان. در پایان، نگارنده هفتدهه سوادآموزى در ایران را بررسى کرده و کوشیده است که نشان دهد ریشه بسیارى از ناکامىهاى سوادآموزى در ایران، به سبب نداشتن پشتوانه فلسفى نظرى است. لذا با تأسیس این رشته جدید، مىتوان با بهرهگیرى از منابع فلسفى و تربیتى، به فهم و حل (کاهش) مسائل و مشکلات آموزش بزرگسالان و سوادآموزى در ایران کمک کرد
علوم تربیتی
حسن کاویانی؛ نسرین نصر
چکیده
باتوجه به روند صعودی انجام پژوهشها و تحقیقات در زمینه آموزش محیط زیست، در مقالهٔ حاضر سعی شد نتایج کلیهٔ تحقیقات انجامشده در حوزهٔ آموزش محیط زیست گردآوری، و ضمن ترکیب این نتایج، یک دیدگاه واحد و منسجم از عوامل مؤثر بر آموزش محیط زیست در داخل حاصل شود. روش پژوهش مبتنی بر استفاده از روش سنتزپژوهی و جامعهٔ آماری آن شامل کلیه مقالات ...
بیشتر
باتوجه به روند صعودی انجام پژوهشها و تحقیقات در زمینه آموزش محیط زیست، در مقالهٔ حاضر سعی شد نتایج کلیهٔ تحقیقات انجامشده در حوزهٔ آموزش محیط زیست گردآوری، و ضمن ترکیب این نتایج، یک دیدگاه واحد و منسجم از عوامل مؤثر بر آموزش محیط زیست در داخل حاصل شود. روش پژوهش مبتنی بر استفاده از روش سنتزپژوهی و جامعهٔ آماری آن شامل کلیه مقالات علمی معتبر در زمینه آموزش محیط زیست بوده که باتوجه به جستوجوی منظم در پایگاههای اطلاعاتی داخل، بر اساس معیارهای ورود، تعداد 206001 مقالهٔ علمی شناسایی و درنهایت، بر اساس معیارهای خروح، تعداد 78مقاله بهمنظور تحلیل نهایی انتخاب شد. برای فراهم آوردن اطلاعات، از کاربرگ طراحیشده توسط محقق برای گزارش و ثبت اطلاعات پژوهشهای اولیه استفاده گردید و بهمنظور تحلیل یافتهها، از الگوی شش مرحلهای سنتزپژوهی روبرتس با استفاده از روشهای کدگذاری باز و محوری استفاده شد. طبق یافتههای بهدست آمده، از آنجا که آموزش محیط زیست باعث افزایش آگاهی و حساسیت زیستمحیطی میشود، بهعنوان مهمترین روش در آموزش افراد در جهت شناسایی و مقابله با مشکلات زیستی محسوب میشود. در این راستا، آنچه بر اثربخشی این آموزش تأثیرگذار بوده است، متأثر از این 6عامل است: نیازسنجی، به کارگیری روشهای آموزشی، آموزش رسمی، آموزش غیررسمی، آموزش همگانی و آموزش مادامالعمر. طبق یافتهها، آموزش رسمی با کمبودها و ضعفهایی مواجه بوده و آموزش غیررسمی در این زمینه اثربخشتر بوده است.
میان رشتهای
نسیم رحمان نسب امیری؛ علی اصغر پورعزت
چکیده
آب، موضوع بسیاری از بحرانهای احتمالی قرن جاری خواهد بود. کاهش ذخایر آب شیرین دنیا، به دلایل فراوان، ازجمله افزایش جمعیت، تغییرات آبوهوایی و بهویژه استفادۀ ناپایدار از منابع آب، سبب شده است که موضوع تأمین آب آشامیدنی سالم، به یکی از مهمترین دغدغههای جهانی تبدیل شود؛ دغدغهای که اهمیت آن با توجه به طرح حق بر آب آشامیدنی سالم ...
بیشتر
آب، موضوع بسیاری از بحرانهای احتمالی قرن جاری خواهد بود. کاهش ذخایر آب شیرین دنیا، به دلایل فراوان، ازجمله افزایش جمعیت، تغییرات آبوهوایی و بهویژه استفادۀ ناپایدار از منابع آب، سبب شده است که موضوع تأمین آب آشامیدنی سالم، به یکی از مهمترین دغدغههای جهانی تبدیل شود؛ دغدغهای که اهمیت آن با توجه به طرح حق بر آب آشامیدنی سالم ــ بهمنزله یکی از حقهای مهم بشری ــ بیشتر مدنظر قرار میگیرد. هرچند، تضمین حق دسترسی به آب آشامیدنی سالم و تحقق آن، یکی از تعهدات بینالمللی مهم دولتها است، اما حل بحران آب و بهویژه یافتن روشهایی برای استفادۀ پایدار از منابع آب، بدون همراهی و مشارکت همه افراد جامعه، ازجمله بخش خصوصی فعال در این عرصه بسیار دشوارتر خواهد بود. در بخش خصوصی، بهویژه شرکتهای فراملی که از توان مالی، فنی و انسانی بسیار بالایی بهرهمند هستند، در عرصه مدیریت و تأمین منابع آب، مؤثر ظاهر شدهاند؛ بنابراین، بهلحاظ اهمیت رعایت حق بر آب، بررسی موضوع مسئولیت و نقش بخش خصوصی در تحقق حق بر آب، اهمیت فراوانی دارد. مقاله حاضر با اتخاذ رویکردی میانرشتهای، مبانی حقوقی و اخلاقی مسئولیت بخش خصوصی در برابر تحقق حق آب را بررسی کرده، ماهیت و قلمرو این مسئولیت را با توجه به اهمیت سود برای شرکتهای خصوصی مدنظر قرار داده است.
مهران رضوانی؛ سید حمید خدادادحسینی؛ عادل آذر؛ پرویز احمدی
چکیده
خردمایه مقاله حاضر گویاى آن است که مطالعات علوم انسانى با نگاهى پارادایمیک، تا پیش از طرح و بسط میانرشتهگرایى، عمدتاً، براساس یکى از پارادایمهاى اثباتگرایى، تفسیرى، نظریه انتقادى، فمینیسم، پستمدرنیسم و نظریه آشوب، بهعنوان پارادایم غالب، بوده است که این مسئله به نوعى یکسونگرى و یکجانبهگرایى منجر شده است. در این ...
بیشتر
خردمایه مقاله حاضر گویاى آن است که مطالعات علوم انسانى با نگاهى پارادایمیک، تا پیش از طرح و بسط میانرشتهگرایى، عمدتاً، براساس یکى از پارادایمهاى اثباتگرایى، تفسیرى، نظریه انتقادى، فمینیسم، پستمدرنیسم و نظریه آشوب، بهعنوان پارادایم غالب، بوده است که این مسئله به نوعى یکسونگرى و یکجانبهگرایى منجر شده است. در این مقاله، هدف آن است تا با کنکاشى نوپردازانه و بهرهگیرى از چارچوبى ابتکارى و منبعث از دیدگاه کثرتگرا، الگویى براى تحلیل پارادایمیک مطالعات میانرشتهاى از تقاطع سه عامل بهمنظور نوعى مفاهمه بهتر و برداشت موزونتر از مطالعات «ساختار»، «الگو» و «فرایند» میانرشتهاى ارائه شود. در این راستا، مفهوم نوظهور بازاریابى کارآفرینانه بهمثابه مصداقى میانرشتگى، که از تلفیق وجوه دو رشته علمى بازاریابى و کارآفرینى در مطالعات مدیریت ناشى شده است، مطرح و مصادیق آن در این نقش هنگارى ابتکارى، جانمایى شده است. بدینترتیب، نتیجهگیرى شده است که در پژوهشهاى میانرشتهاى و نوظهور، توجه توأمان به پارادایمهاى مذکور و شناخت هریک از مطالعات در حوزههاى مختلف مىتواند در راستاى درک بهتر حقیقت و رهایى از قیدوبندهاى تفکر وابسته به متن و محتوا راهگشا باشد و مانع کوتهنگرى و یکجانبهگرایى شود
حمدالله سجاسی قیداری؛ طاهره صادقلو؛ سید رضا حسینی کهنوج؛ خدیجه یزدانی مروی لنگری
چکیده
کشاورزی مهمترین فعالیت اقتصادی روستاییان است و بیشترین سهم مصرف آب، مربوط به این بخش میباشد. کمبود آب در این بخش میتواند موجب بروز بحرانهای جدی از جمله تنشهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی و... در زندگی انسانها بهویژه روستاییان کشاورز شود. باتوجه به اهمیت میانرشتهای بودن این موضوع، هدف از این مقاله تحلیل تنشهای ...
بیشتر
کشاورزی مهمترین فعالیت اقتصادی روستاییان است و بیشترین سهم مصرف آب، مربوط به این بخش میباشد. کمبود آب در این بخش میتواند موجب بروز بحرانهای جدی از جمله تنشهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی و... در زندگی انسانها بهویژه روستاییان کشاورز شود. باتوجه به اهمیت میانرشتهای بودن این موضوع، هدف از این مقاله تحلیل تنشهای اجتماعی ناشی از کمبود آب بین کشاورزان روستایی دهستان میانجام میباشد. روش بهکار رفته، توصیفیـتحلیلی است. ابزار اصلی برای جمع آوری دادهها، روش کتابخانهای، اسنادی و میدانی است و از پرسشنامه استفاده شده است. برای پردازش و تحلیل دادههای حاصل از تنش اجتماعی، از نرمافزار SPSS و جهت رتبهبندی روستاهای موردنظر از نرمافزار پرومیته استفاده شده است. بهمنظور بررسی متغیر تحلیل تنشهای اجتماعی ناشی از کمبود آب باتوجه به نرمالبودن شاخصها از آزمون T تکنمونهای استفاده شد. با توجه به اینکه حدّ بالا (1/1969) و حدّ پایین (0/3279) شاخصها مثبت بوده و میانگین جامعه در این شاخصها، بیشتر از مقدار مورد آزمون میباشد، نتایج گویای این است که شاخصهای مذکور در روستاهای مورد بررسی در وضعیت متوسط رو به بالا قرار گرفته است. جهت بررسی ارتباط بین دو متغیر خشکسالی و تنش اجتماعی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد که مقدار این عدد (0/395) بهدست آمد. این مقدار نشان میدهد که با بالارفتن معضلات آبی، به همان میزان تنشهای اجتماعی افزایش مییابد. نتایج حاصل از نرمافزار پرومیته نیز نشان داد، بهلحاظ تنش اجتماعی بهوجود آمده، روستاهای امغان و کلاتهمروی دارای بیشترین میزان جریان خالص میباشد.
زینب تمسکی
چکیده
برای تحقق مصرف بهینۀ آب، این موهبت همزمان زمینی و آسمانی، نخستین گام پیش از جستوجوی هرگونه راهکاری، توجه به ذهنیت مصرفکننده است؛ ذهنیتی که در ارتباط با عالم واقع و نحوۀ سازماندهی منابع آب شکل گرفته است. این مقاله درصدد است با رویکردی میانرشتهای، در چارچوب بررسی تاریخ شهر تهران و با دیدی مبتنیبر معماری، نحوۀ سازماندهی منابع ...
بیشتر
برای تحقق مصرف بهینۀ آب، این موهبت همزمان زمینی و آسمانی، نخستین گام پیش از جستوجوی هرگونه راهکاری، توجه به ذهنیت مصرفکننده است؛ ذهنیتی که در ارتباط با عالم واقع و نحوۀ سازماندهی منابع آب شکل گرفته است. این مقاله درصدد است با رویکردی میانرشتهای، در چارچوب بررسی تاریخ شهر تهران و با دیدی مبتنیبر معماری، نحوۀ سازماندهی منابع آب این شهر را پیش از ورود آب لولهکشی توصیف کند و ضمن این توصیف، برمبنای مفروضات دریافتشده از روانشناسی و مطالعات فرهنگی، به این پرسش پاسخ دهد که چگونه ذهنیت ایرانی دربارۀ آب بهمثابه نعمتی محدود و ارزشمند، به نگرش به آن بهمنزله منبعی نامحدود و بهآسانی دردسترس و رایگان، تغییر کرده است. به این منظور، نحوۀ سازماندهی کالبدیـفضایی آب در شهر تهران دورۀ قاجاریه از دیدی کلان توصیف شده و همچنین، ذهنیتی را که این سازماندهی قابلمشاهده در شهر در مورد آب امکانپذیر میکرد، توضیح داده شده است. علاوهبر این، با تمرکز بر نقطهای از شهر تهران در دوره قاجاریه، سازوکارهای دستیابی به آب و مشکلات هنگام بهرهبرداری آن از دیدی خرد توصیف شده و درنهایت، روند تدریجی تغییر ذهنیت در مورد آب پس از لولهکشی آن و با تغییر میزان مشاهدهپذیری منابع آب در شهر، بررسی شده است؛ تغییر ذهنیتی که بر میزان و نحوۀ مصرف کنونی، مؤثر بوده و در هر تصمیمگیریای برای بهینهسازی مصرف آب باید به راهکارهای درازمدت بازسازی آن اندیشید.
علیرضا عراقیه؛ کورش فتحی واجارگاه؛ احمد علی فروغی ابری؛ نعمت الله فاضلى
چکیده
براساس نتایج این پژوهش، مشخص شد که برنامه درسى آموزش عالى کشور به سبب مغفول بودن سیاست قومى و چندفرهنگى در ایران، الگو و راهکارى در زمینه برنامه درسى چندفرهنگى ندارد. ازطرفى، به کاربستن نتایج پژوهشها درباره الگوى پیشنهادى چندفرهنگى و سیاست قومى مناسب ایران نیز در هالهاى از ابهام و عدم قطعیت، گزارش شده است. این موضوعات، ضمن محرومکردن ...
بیشتر
براساس نتایج این پژوهش، مشخص شد که برنامه درسى آموزش عالى کشور به سبب مغفول بودن سیاست قومى و چندفرهنگى در ایران، الگو و راهکارى در زمینه برنامه درسى چندفرهنگى ندارد. ازطرفى، به کاربستن نتایج پژوهشها درباره الگوى پیشنهادى چندفرهنگى و سیاست قومى مناسب ایران نیز در هالهاى از ابهام و عدم قطعیت، گزارش شده است. این موضوعات، ضمن محرومکردن برنامههاى درسى از صفاتى مثل چالاکى، تنوع و تکثّر، موانعى را نیز در برابر بینالمللىکردن برنامه درسى آموزش عالى ایران ایجاد کرده است. در روبهروشدن با این مسئله، متخصّصان این حوزه از دانش، با چالشهایى مواجه شدهاند و سیاستگذاران آموزش عالى نیز چارهاى جز ورود به این بحث ندارند. براى رهایى از این وضعیت، سکون و پاسخگویى به این نیاز معرفتى و اجتماعى و پرهیز از یکسونگرى به مفهوم چندفرهنگى، رویکرد میانرشتهاى و تلفیق، بهعنوان راهبرد مناسب، معرفى و اَشکال برنامهریزى تلفیقى چندرشتهاى متقاطع و برنامهریزى چندرشتهاى متکثّر، براى طراحى رشته برنامه درسى چندفرهنگى پیشنهاد شده است
زبانشناسی
مریم سادات غیاثیان؛ مینا وندحسینی؛ بهمن زندی؛ محمدرضا احمدخانی
چکیده
«کمبود آب» و «آلودگی هوا» دو بحران زیستمحیطی هستند که کلانشهر تهران را تهدید میکنند. سؤال این است که مسئولیت پژوهش در این زمینه به عهدۀ کدام سازمان یا نهاد است؟ آیا محیطزیست باید این وظیفه را به عهده بگیرد یا رسانههای جمعی یا زبانشناسان شناختی؟ به نظر میرسد راهحل این معضل از توان هر یک از آنها به تنهایی خارج ...
بیشتر
«کمبود آب» و «آلودگی هوا» دو بحران زیستمحیطی هستند که کلانشهر تهران را تهدید میکنند. سؤال این است که مسئولیت پژوهش در این زمینه به عهدۀ کدام سازمان یا نهاد است؟ آیا محیطزیست باید این وظیفه را به عهده بگیرد یا رسانههای جمعی یا زبانشناسان شناختی؟ به نظر میرسد راهحل این معضل از توان هر یک از آنها به تنهایی خارج است و تنها، نگاه به پدیدۀ موردنظر از منظر بینارشتهای میتواند راهگشا باشد. در مقالۀ حاضر، این سؤال مطرح شده است که تصویرهای دیداری در روزنامۀ همشهری (1394ش) چگونه میتوانند با به کارگیری استعارههای تصویری به بحران کمبود آب و آلودگی هوا در کلانشهر تهران کمک کنند؟ برای پاسخگویی، از فورسویل (2016) بهره گرفته شد. در این رویکرد، فرض کلی بر این است چنانچه مغایرتی بین عناصرِ تشکیلدهندۀ استعارههای تصویری در رویکرد مذکور و عناصر تشکیلدهندۀ استعارههای تصویری در روزنامۀ همشهری مشاهده نشود، تصویرهای دیداری مورد نظر شرایط لازم را خواهند داشت تا توسط بینندگان/خوانندگان دریافت شوند و آگهیدهندگان به هدف خود، که همانا پیامرسانی در مورد بحرانهای زیستمحیطی است، دست خواهند یافت؛ اما چنانچه مغایرتی مشاهده شود، فقط در صورت رفع مغایرت است که استعارههای مذکور میتوانند دریافت شوند. این مقاله، توصیفیـتحلیلی است و یافتههای آن از بیشتر جهات در راستای یافتههای فورسویل (2016) پیش رفته است. این پژوهش نشان میدهد استعارههای تصویری روزنامۀ همشهری قابلیت آن را دارند که توسط خوانندگان روزنامه دریافت شوند و آگهیدهندگان به هدف خود، که پیشتر گفته شد، دست یابند.
محمد باقر آرایش
چکیده
هدف اصلی این مقالۀ کیفی که به شیوۀ پدیدارشناسی انجام شده است، تحلیل محیطزیستگرایانۀ بحران آب و خشکسالی برمبنای نظریه رفتار برنامهریزیشده آجزن، از دیدگاه کشاورزان شهرستان ایلام است. الگوی بهکاررفته برای تحلیل نگرش رفتاری در این پژوهش، رفتار برنامهریزیشدۀ آجزن بوده است. در این مطالعه از تلفیق دانش روانشناسی، مردمشناسی ...
بیشتر
هدف اصلی این مقالۀ کیفی که به شیوۀ پدیدارشناسی انجام شده است، تحلیل محیطزیستگرایانۀ بحران آب و خشکسالی برمبنای نظریه رفتار برنامهریزیشده آجزن، از دیدگاه کشاورزان شهرستان ایلام است. الگوی بهکاررفته برای تحلیل نگرش رفتاری در این پژوهش، رفتار برنامهریزیشدۀ آجزن بوده است. در این مطالعه از تلفیق دانش روانشناسی، مردمشناسی و دانش فنی کشاورزی (رویکرد میانرشتهای) استفاده شده است. جامعۀ مورد مطالعه، کشاورزان شهرستان ایلام ــ که بیشترین خشکسالی را در سالهای اخیر تجربه کردهاند ــ کارشناسان مسائل آبیاری اداره کل جهاد کشاورزی شهرستان ایلام، و کارشناسان مدیریت بحران استان بودهاند. افراد مطلع از طریق روش گلولهبرفی شناسایی شدند. دادههای پژوهش به روش مصاحبه عمیق و مشاهده مستقیم جمعآوری، و براساس الگوی کلابزی تجزیهوتحلیل شدهاند. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که کشاورزان، روشهایی سنتی و بومی مانند تغییر الگوی کشت، ذخیره علوفه، تغییر زمان کاشت، تنوع معیشت، و ترمیم جویهای آب را بهجهت سازگاری با خشکسالی و چرای مزارع خشکشده، خرید آب از همسایگان، کاهش تعداد دامها، و قطع درختان، بهمنظور مقابله با خشکی بهکار میگیرند. نتایج بهدستآمده از جامعۀ کارشناسان نشان میدهد که آنان اقداماتی را در سه مرحلۀ پیش از وقوع بحران (مدیریت تلفیقی منابع آب و ظرفیتسازی نهادی)، در حین وقوع بحران (حمایتگری هدفمند و برنامهریزی سیستمی) و پس از وقوع بحران (توسعه کشاورزی و معیشت پایدار) انجام دادهاند.
ذبیح الله خنجرخانى؛ حسنعلى بختیار نصرآبادى نصرآبادى؛ آرزو ابراهیمى دینانى
چکیده
در دنیاى پیچیده امروز، بشر براى حل مشکلات پیش رو، نیازمند دیدگاههاى جامع است. در این میان، فقط مطالعات بینرشتهاى است که موجب مىشود محیط پیرامون افراد، بهخصوص محیط دانشگاهى و مطالعات متخصصان انسجامى خاص پیدا کند و باعث پویایى نظام آموزشى و در نتیجه، رشد و اصلاح فرهنگ شود. علاوهبرآن، تداخل در محتوا، روشهاى پژوهش، اصول و ...
بیشتر
در دنیاى پیچیده امروز، بشر براى حل مشکلات پیش رو، نیازمند دیدگاههاى جامع است. در این میان، فقط مطالعات بینرشتهاى است که موجب مىشود محیط پیرامون افراد، بهخصوص محیط دانشگاهى و مطالعات متخصصان انسجامى خاص پیدا کند و باعث پویایى نظام آموزشى و در نتیجه، رشد و اصلاح فرهنگ شود. علاوهبرآن، تداخل در محتوا، روشهاى پژوهش، اصول و نظریهها، مرزبندى رایج علوم را از میان برده است. واقعیت این است که پیشرفت در هر رشته، علاوهبر تحقیقات دانشمندان خود، به میزان بسیارى به دیدگاه دیگر دانشمندان، بهخصوص رشتههاى نزدیک به هم، نیازمند است. اندیشمندان میانرشتهاى، واقعیتها و نیازهاى دنیاى جدید را در فراسوى رشتههایى نکوهش مىکنند که ساختارى یکسویه، جزئىنگر، محدود و تخصصى دارند و آشنایى با رویکردهاى میانرشتهاى و آگاهى از چرایى این مقوله را براى برنامهریزان درسى ضرورى مىدانند و تخصصهاى میانرشتهاى را براى دانشکدهها و مؤسساتى که در پى دستیابى به مرزهاى جدید و خلق بایستههاى خاص در عرصه علوم، بهویژه علوم انسانى هستند، ضرورى مىدانند. این مقاله در سه بخش تنظیم شده است: در بخش اول، مقدمه، اهمیت و ضرورت و تاریخچهاى از رویکرد میانرشتهاى بیان شده است. در بخش دوم، میانرشتهاى و انواع آن بحث شده است. در بخش سوم، اشارهاى به سیاستهاى آموزشى، متخصصان و کاربران این رویکرد شده است و در ادامه، چالشها مربوط به آن واکاوى مىشود. در پایان بحث، نتیجهگیرى و پیشنهادهایى ارائه شده است که بهطور خلاصه عبارت است از: 1.کاربرد همزمان رویکرد رشتهاى و میانرشتهاى در حوزه تحقیقات، یا بهعبارت دیگر، قرارگرفتن ساختار منطقى در کنار سازماندهى مهارتهاى متنوع بدون غفلت از دیگرى؛ 2. توجیه فلسفه وجودى میانرشتهاى در میان مسئولان و مجریان و درونىکردن ارزشهاى این مقوله براى افراد؛ 3.سرمایهگذارى در این حوزه بهسبب نیاز به آموزش مناسب رشتهها، اجراى تحقیقات جامع و کاربردى، تسهیل روند رشد هر رشته با کمک رشتههاى دیگر
مدیریت
مهرداد ملک محمدی؛ محمد مهدی مظفری
چکیده
مدیریت درست الگوی مصرف منابع آب یکی از زیرساختهای اصلی توسعۀ پایدار در بخش انرژی است. خشکسالی، افزایش جمعیت، صنعتیشدن جامعه و گسترش شهرنشینی از عواملی است که منجر به بحران منابع آب در کشور شده است. در این راستا، بازاریابی اجتماعی نقش مؤثری در اصلاح الگوی مصرف در بخش انرژی، بهویژه مصرف منابع آب، دارد. در این مقاله، بهمنظور تعیین ...
بیشتر
مدیریت درست الگوی مصرف منابع آب یکی از زیرساختهای اصلی توسعۀ پایدار در بخش انرژی است. خشکسالی، افزایش جمعیت، صنعتیشدن جامعه و گسترش شهرنشینی از عواملی است که منجر به بحران منابع آب در کشور شده است. در این راستا، بازاریابی اجتماعی نقش مؤثری در اصلاح الگوی مصرف در بخش انرژی، بهویژه مصرف منابع آب، دارد. در این مقاله، بهمنظور تعیین و چگونگی ارتباط عوامل مؤثر در بازاریابی اجتماعی و نقش آن در تغییر داوطلبانۀ نحوۀ مصرف آب و مدیریت اثربخش، از 115 تن از خبرگان و کارشناسان مطلع در حوزۀ منابع آب بهعنوان جامعۀ آماری، در مورد عوامل مرتبط با الگوی مصرف در قالب پرسشنامه نظرخواهی شد. بر اساس تجزیه و تحلیلهای بهدستآمده، با استفاده از روش تحلیل عامل اکتشافی سه متغیر مکنون منطبق بر بازاریابی اجتماعی، شامل مناطق بحرانی (مکان)، تغییر رفتار مصرف (محصول) و فرهنگسازی (ترفیع)، شناسایی شد. سپس با بهرهگیری از الگوسازی معادلات ساختاری، ثابت شد که مؤلفۀ تغییر رفتار تحت تأثیر دو عامل فرهنگ و مکان است و در نهایت، بر اساس رتبهبندی به روش تاپسیس فازی، عامل مکان با ضریب 644/0 بهعنوان تأثیرگذارترین عامل بازاریابی اجتماعی در مدیریت منابع آب تعیین شد. این الگو میتواند در راستای سیاستگذاریهای آمایشی و برنامهریزیهای بلندمدت راهکاری برای پشتیبانی از تصمیمگیریهای مدیران در بخش مدیریت منابع آب بهمنظور تغییر الگوی مصرف باشد.
محمد عاملی
چکیده
نظریه ساختاربندی به جهت ماهیت تلفیقی و نیز پیوستاری آن مستلزم درنظر گرفتن دوگانگیهای دیرپایی است که جامعهشناسی از دیرباز درگیر آن بوده. دوگانگیهایی چون عین (object)، ذهن (subject)، ساختار (structure)، عاملیت (agency) از جمله مهمترین تقابلهای این دانش نظری میباشند. اما هدف نظریه ساختاربندی (خاصه در آراء مقدماتی چون گیدنز و بوردیو) فهم پیوستاری ...
بیشتر
نظریه ساختاربندی به جهت ماهیت تلفیقی و نیز پیوستاری آن مستلزم درنظر گرفتن دوگانگیهای دیرپایی است که جامعهشناسی از دیرباز درگیر آن بوده. دوگانگیهایی چون عین (object)، ذهن (subject)، ساختار (structure)، عاملیت (agency) از جمله مهمترین تقابلهای این دانش نظری میباشند. اما هدف نظریه ساختاربندی (خاصه در آراء مقدماتی چون گیدنز و بوردیو) فهم پیوستاری و دینامیک، عاملیت انسانی، در فرایند شکلگیری ساختارهاست. مقولهای که به درستی اول بار درآرا برخی جامعهشناسان کلاسیک، خاصه مارکس، به صورت ضمنی بدان پرداخته شده است. از این منظر نظریه ساختاربندی آشکارسازی، مقوله پنهان و تلویحی در بطن جامعهشناسی کلاسیک است و نه گشایش بدیع و تازه، گرچه نمیتوان آن را یکسره مسألهای تکراری نیز دانست.
میان رشتهای
سوسن طهماسبی؛ محمد جواد زاهدی مازندرانی؛ صادق صالحی
چکیده
محیطزیست، حوزهای میانرشتهای است که مطالعه آن بینشی تلفیقی میطلبد. بنابراین بسیاری از اندیشمندان این حوزه برای مطالعه مسائل محیطزیست، رویکرد برساختگرایی را به کار میگیرند. زیرا این نظریه به نقش عوامل اجتماعی در کنار عوامل فنی و اکولوژیکی در تبیین مسائل محیطزیستی تاکید دارد. هدف مقاله حاضر این است که با رویکردی فرانظری، ...
بیشتر
محیطزیست، حوزهای میانرشتهای است که مطالعه آن بینشی تلفیقی میطلبد. بنابراین بسیاری از اندیشمندان این حوزه برای مطالعه مسائل محیطزیست، رویکرد برساختگرایی را به کار میگیرند. زیرا این نظریه به نقش عوامل اجتماعی در کنار عوامل فنی و اکولوژیکی در تبیین مسائل محیطزیستی تاکید دارد. هدف مقاله حاضر این است که با رویکردی فرانظری، به مطالعه پارادایم برساختگرایی- تفسیری و تعیین قضایای شناختی آن و ارائه الگویی برای مطالعه برساخت مسائل محیطزیست بپردازد. این مقاله در بستری نظری، با کمک روش فرانظری و ابزار فرانظریهپردازی ریتزر، در جهت نیل به اهداف مذکور انجام شده است. یافتههای مطالعه سیر تحول فکری پارادایم برساختگرایی، در اندیشههای کلاسیک و معاصر نشان میدهد، مبانی فلسفی این پارادایم در اندیشه فیلسوفانی قرار دارد که به مطالعه برهمکنش ابژهها و سوژهها تاکید دارند. این مکتب در جامعهشناسی برهمکنشها و زمینههای اجتماعی آن را مطالعه میکند. اندیشمندان حوزه جامعهشناسی مسائل اجتماعی و به طور خاص مسائل محیطزیست، دیدگاه برساختگرایی را برای مطالعه کشف موفقیت طرح مسائل محیطزیستی به کار میگیرند. با تشکیل مکاتب مطلق و متنی در برساختگرایی، این رویکرد از ذهنگرایی محض، به سمت توجه به عوامل عینی و ذهنی روی میآورد. بنابراین همچون بسیاری متفکران دیگر، صاحب بینش تلفیقی شده و به ترکیب سطوح چندگانه واقعیتهای اجتماعی مورد اشاره ریتزر، میپردازند. سطوح واقعیتهای محیطزیستی در اندیشه برساختگرا، ارتباط و همپوشانی دارند. در مطالعات اجتماعی باید به ترکیب این قضایا توجه شود. نتایج، ارتباط و تعامل قضایای محیطزیستی را در الگوی پارادایمی سطوح عمده واقعیتهای محیطزیستی، در نظریه برساختی- تفسیری مسائل محیطزیست نشان میدهد.
میان رشتهای
الناز ابی زاده؛ سمیه قدیم زاده
چکیده
ارزشهای مکانهای تاریخی - فرهنگی منحصر در ویژگیها و ارزشهای کالبدی نبوده، روابط و ارزشهای اجتماعی را نیز شامل میشود که نقش مهمی در شکلگیری معانی و ماندگاری آنها دارد و نیازمند حفاظت و توجه به رویکردهای میانرشتهای در این مسیر است. در این میان یکی از موانع اصلی حفاظت معنامحور، ارتباط اندک و حتی تعارض منافع میان ذینفعان ...
بیشتر
ارزشهای مکانهای تاریخی - فرهنگی منحصر در ویژگیها و ارزشهای کالبدی نبوده، روابط و ارزشهای اجتماعی را نیز شامل میشود که نقش مهمی در شکلگیری معانی و ماندگاری آنها دارد و نیازمند حفاظت و توجه به رویکردهای میانرشتهای در این مسیر است. در این میان یکی از موانع اصلی حفاظت معنامحور، ارتباط اندک و حتی تعارض منافع میان ذینفعان مختلف است که حکایت از سرمایه اجتماعی پایین در امر حفاظت دارد. هدف از این مقاله تبیین چگونگی هدایت سرمایههای اجتماعی بهعنوان مفهوم و پدیدهای میانرشتهای در راستای حفاظت معنامحور مکانهای تاریخی - فرهنگی است که به روش توصیفی - تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانهای و اسنادی انجامیافته است. یافتهها حاکی از آن است که توانمندسازی ساختارهای اجتماعی و تقویت سرمایه اجتماعی در راستای حفاظت، با استفاده از ظرفیتهای ارتباطی نهفته در مکانهای تاریخی - فرهنگی بهویژه در مقیاس محلههای شهری و با رویکردهای میانرشتهای قابل تحقق است. بر اساس چارچوب ارائهشده، تقویت بعد شناختی سرمایه اجتماعی و شبکه معانی مشترک محیطی شامل چهار دسته معانی عاطفی، فرهنگی، اجتماعی و عملکردی، موجب ظهور و ارتقای ارزشهای اجتماعی شامل حس تعلق و حس تعهد، حس تعاون و حس اثرگذاری میشود که نهایتاً میتواند موجب فعال شدن سرمایه اجتماعی در امر حفاظت و تقویت بستر ارتباطی مکانمند در یک روند چرخهای شود. در این راستا اقداماتی شامل آگاهیبخشی فرهنگی، حفظ مطلوبیت حسی و خاطرهانگیزی محیط، تداوم سنتها، توسعه و ارتقای کیفیت مکانهای تعاملات اجتماعی و حمایت از کسبوکارهای محلی مورد نیاز است.
مدیریت
محمدرضا محمدیون؛ حجت الله وحدتی؛ سیدنجم الدین موسوی؛ امیرهوشنگ نظرپوری
چکیده
هدف تحقیق حاضر بررسی علل رفتار ریاکارانه و ارائه الگویی جهت اصلاح آن با تمرکز بر کارکرد کنشگران مرزی در آموزشوپرورش بوده است. این تحقیق با پاردایم انتقادی و رویکرد کیفی به انجام رسیده است. از آنجاکه مدیریت انجام کار با و بهوسیله دیگران است، از تجربه زیسته و دانش متخصصین رشتههای مختلف علوم انسانی، از جمله روانشناسی و جامعه شناسی، ...
بیشتر
هدف تحقیق حاضر بررسی علل رفتار ریاکارانه و ارائه الگویی جهت اصلاح آن با تمرکز بر کارکرد کنشگران مرزی در آموزشوپرورش بوده است. این تحقیق با پاردایم انتقادی و رویکرد کیفی به انجام رسیده است. از آنجاکه مدیریت انجام کار با و بهوسیله دیگران است، از تجربه زیسته و دانش متخصصین رشتههای مختلف علوم انسانی، از جمله روانشناسی و جامعه شناسی، فلسفه، تاریخ، علوم فقهی و دینی، زبان و ادبیات و علم اخلاق استفادهشده است. جمعآوری داده ها با استفاده از متون موجود، مصاحبههای عمیق نیمه ساختار یافته و سخنرانیهای منتشره در منابع معتبر صورت گرفته است. دادهها بهصورت متن پیادهسازی شد و با استفاده از روش تحلیل مضمون نمونهگیری و کدگذاری تا رسیدن بهکفایت (اشباع) نظری ادامه داشت. درنتیجه، دو مضمون محوری برای علل رفتار ریاکارانه به نامهای ساختار اجتماعی با مقولههای (انحصار سازمانی، تفکر اقتدارگرایی برخی مدیران، مدیریت سنتی برخی مدیران، خودکامگی برخی مدیران، استفاده ابزاری برخی افراد از عقاید دینی و احساس بیعدالتی) و کنش یا رفتار مردم با مقولههای (عدم برخورد با رفتار ریاکارانه، نفی فردیت و زمینههای تاریخی) ظاهرشده است. با توجه به الزامات و محدودیتهای مترتب بر نظام آموزشوپرورش و اولویت پرداختن به مسائل آموزشی، سهم یاری این پژوهش یعنی، مضمون محوری کنشگران مرزی، با مقولههای (آموزش اخلاق، آموزش روانشناسی، ارزشهای حقوق بشر، بسترسازی، کنش مدنی، اعاده سرمایه اجتماعی، مدیریت دانش و اصل شایستهسالاری) در اهمیت دادن به مباحث فلسفی و روشهای تفکر نقادانه، آموزش اخلاق و آموزش اصول حقوق بشر متجلی شد و به ارائه راه حل می پردازد.
فلسفه
سیدباقر سیدنژاد؛ پرویز امینی
چکیده
این مطالعه با تقریری از نظریه اعتباریات در فلسفه اسلامی و نظریه معادل آن در علوم اجتماعی و روابط بین الملل، دشوارههای معرفت شناختی و هستی شناختی جمع ناپذیری «واقعگرایی و اعتبارگرایی» در روایتهای کلاسیک نظریه های روابط بینالملل را طرح میکند و سپس به عنوان یکی از مهمترین مسائل بین رشتهای، بازساخت فلسفی نظریه اعتبارگرایی ...
بیشتر
این مطالعه با تقریری از نظریه اعتباریات در فلسفه اسلامی و نظریه معادل آن در علوم اجتماعی و روابط بین الملل، دشوارههای معرفت شناختی و هستی شناختی جمع ناپذیری «واقعگرایی و اعتبارگرایی» در روایتهای کلاسیک نظریه های روابط بینالملل را طرح میکند و سپس به عنوان یکی از مهمترین مسائل بین رشتهای، بازساخت فلسفی نظریه اعتبارگرایی در روابط بین الملل را مورد تامل قرار داده است و در ذیل تفصیل و تقسیم ادراکات و اعتباریات پیشینی و پسینیِ نظریه اعتباریات، استدلال میشود که در یک نگاه تعاملی، امکان همخوانی آن دو به نحوی وجود دارد که مدلول آن، «نسبی گرایی» و «تعین اجتماعی معرفت» و یا «انکار هرگونه تقرّر و تعینی در جهان خارج» نباشد. مآلاً با فاصلهگیری از هر دو موضعِ «واقع گرایی خام» و «اعتبارگرایی محض»، معنای محصّلی را در نظریه ادراکات اعتباری، مورد توجه قرار میدهد. نتایج حاصله از این مطالعه از آن حیث دارای اهمیت بیشتر ارزیابی می شود که به موازات تضعیف رئالیسم فلسفی و سیاسی طی دهه های اخیر و نیز آشفتگی معرفت شناختیِ ناشی از «دو قطب دیدگاه های معرفت شناختیِ قیاس ناپذیر در رشته روابط بین الملل یعنی اکثریت پوزیتیویستی از یک سو و اقلیت چشمگیری از پساپوزیتیویست ها از سوی دیگر»، نظریه پردازان متأخرِ روابط بین الملل را به نظریات اعتباری رهنمون نموده که «نظریه اجتماعی سیاست بین الملل»، معرِّف رهیافتِ متعارف و اجتماعی آن است و طی آن در تلاش برای تقلیل اهمیت معرفت شناختی اعتبارگرایی، چاره کار توسل به پوزیتیویسم و ترجیح ابعاد هستی شناسی اعتبارگرایی معرفی شده است.
محیط زیست
مهدی رفعتی پناه مهرآبادی
چکیده
بر اساس پژوهشهای متعددی که طی سه دهۀ گذشته در مورد سازمانهای مردمنهاد محیطزیستی در ایران انجام شده، بین مردم و این سازمانها شکافی قابل توجه وجود داشته است. این سازمانها هم در اطلاعرسانی به مردم و هم در زمینۀ فعالیتهای محیطزیستی و افزایش دانش، بینش و مهارت مردم دچار ضعف بودهاند. هر چند که دلایل گوناگونی را برای این ...
بیشتر
بر اساس پژوهشهای متعددی که طی سه دهۀ گذشته در مورد سازمانهای مردمنهاد محیطزیستی در ایران انجام شده، بین مردم و این سازمانها شکافی قابل توجه وجود داشته است. این سازمانها هم در اطلاعرسانی به مردم و هم در زمینۀ فعالیتهای محیطزیستی و افزایش دانش، بینش و مهارت مردم دچار ضعف بودهاند. هر چند که دلایل گوناگونی را برای این امر میتوان در نظر گرفت؛ اما دولت به عنوان عامترین نهاد کشور که گاه از آن با عنوان نهاد نهادها یاد میشود نقش بیبدیلی در کارایی یا عدم کارایی این سازمانها بازی میکند. نحوۀ نگاه دولت به سازمانهای مردمنهاد محیطزیستی و شیوۀ سیاستگذاری در مورد آنها به ویژه در بُعد قانونگذاری میتواند سبب شکوفایی این سازمانها و افزایش بهرهوری آنها گردد و یا در مسیری متضاد پیش رود. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق تاریخی و با رجوع به قوانین و مقررات مرتبط با سازمانهای مردمنهاد و نیز با به کارگیری برخی از اسناد برنامهای، به دنبال بررسی نحوۀ مواجهۀ دولت با این سازمانها و نتایج آن است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که دولت ایران به دلیل میل به تمرکزگرایی در قوانین و آییننامههای صادره، ضمن محدود کردن حیطه فعالیت و اقدام سازمانهای مردمنهاد، امکان دخالت دولت در امور آنها و سلب استقلالشان را فراهم آورد. این امر سبب ضعف روز افزون این نهادها، پایین آمدن کاراییشان و بی انگیزگی آنها از یکسو و ناتوانی آنها در برقرار ارتباط مؤثر با مردم و ترویج فرهنگ حفاظت از محیطزیست از سوی دیگر شد.
آیندهپژوهی
ازاد امیدوار؛ محسن نیازی؛ اسماعیل مزروعی نصر آبادی؛ ندا خداکرمیان گیلان
چکیده
فارغ التحصیلان رشتههای علوم انسانی، به طور جدی نگرانیهایی در مورد وضعیت اشتغال خود در جامعه دارند.افزایش شمار فارغ التحصیلان این حوزه، با توجه به توسعه مراکز آموزش عالی در سطح کشور ضرورت اتخاذ تدابیری منطقی و عملی را برای این گروه از فارغ التحصیلان، بیش از پیش نمایان میسازد.بنابراین این مقاله با هدف آیندهپژوهی در صدد است تصویری ...
بیشتر
فارغ التحصیلان رشتههای علوم انسانی، به طور جدی نگرانیهایی در مورد وضعیت اشتغال خود در جامعه دارند.افزایش شمار فارغ التحصیلان این حوزه، با توجه به توسعه مراکز آموزش عالی در سطح کشور ضرورت اتخاذ تدابیری منطقی و عملی را برای این گروه از فارغ التحصیلان، بیش از پیش نمایان میسازد.بنابراین این مقاله با هدف آیندهپژوهی در صدد است تصویری از وضعیت اشتغال فارغ التحصیلان حوزه علوم انسانی ترسیم کند. روش پژوهش کیفی است.جامعه آماری پژوهش اساتید و متخصصان حوزه علوم انسانی میباشد. روش نمونهگیری از نوع هدفمند است. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمهساختاریافته بود. بعد از پیاده سازی مصاحبهها به روش تحلیل تماتیک و با کاربست روش لایهای علی، مولفههای آن در سطح لیتانی، علل اجتماعی، گفتمان / جهانبینی و اسطوره/ استعاره شناسایی شدند. در سطح لیتانی، مولفههای «بحران بیکاری»، «علوم انسانی مهجور و در حاشیه مانده»، «علوم انسانی ناکارامد / نابلد» و « فقدان هویت مستقل» برساخته شدند. در سطح علل سیستماتیک مجموعه عوامل فرهنگی- اجتماعی، اقتصادی از علل بنیادین مضامین سطح اول هستند. در سطح گفتمان/ جهانبینی از گفتمانهای محصولگرایانه، پست مدرن، علوم انسانی اسلامی و مسئلهمحوری استفاده شد. در سطح استعاره/ اسطوره از تعابیر استعاری بچه مهندس، پروفسور بالتازار، پاشنه آشیل/چشم اسفندیار توسعه ملی و علوم پیشرو/ پسرو استفاده شد. در نهایت با توجه به مبانی نظری و تجربی، دو پیشران نگاه مهندسیوار و از بالا به پایین در مقابل تامین فضای باز فکری، دانشگاهی، و سیاست یکسان سازی علوم در مقابل توسعه رویکرد مطالعات میان رشتهای شناسایی، و سناریوهای چهارگانه تدوین شدند.
محمد یمنی دوزی سرخابی
چکیده
امروزه برنامهریزی دانشگاهی با توجه به پیچیدگی موقعیتهای دانشگاهی با بحران مواجه است؛ بطوریکه رویکرد خطی در برنامهریزی دانشگاهی نمیتواند به درک و اصلاح سیستمهای دانشگاهی کمک کند. رویکرد اقتباس از کشورهای صنعتی پیشرفته، بر اساس شاخصهای از قبل تعریف شده و برخاسته از موقعیتهای خاص آنها، سبب به حاشیه رانده شدن وضعیت خاص و ...
بیشتر
امروزه برنامهریزی دانشگاهی با توجه به پیچیدگی موقعیتهای دانشگاهی با بحران مواجه است؛ بطوریکه رویکرد خطی در برنامهریزی دانشگاهی نمیتواند به درک و اصلاح سیستمهای دانشگاهی کمک کند. رویکرد اقتباس از کشورهای صنعتی پیشرفته، بر اساس شاخصهای از قبل تعریف شده و برخاسته از موقعیتهای خاص آنها، سبب به حاشیه رانده شدن وضعیت خاص و بی همتای دانشگاهها در غالب کشورهای «در حال توسعه» شده است. آنچه اهمیت مییابد تفکر برنامهریزی توسعه دانشگاهی در این کشورها است که پویایی ارتباط گذشته، حال و آینده موقعیتهای دانشگاهی را مورد توجه قرار میدهد: اگر تا دهه 80 میلادی مفهوم «برنامهریزی استراتژیک» در حوزه آموزش عالی استفاده متداول داشت (مفهومی که از بخش صنعت وارد آن شده بود) اینک بر بعد خلاق تفکر برنامهریزی در سیستمهای دانشگاهی تاکید میگردد .در نوشتار حاضر، با تامل بر پیچیدگی سیستمهای دانشگاهی و نقد رویکرد خطی برنامهریزی در آموزش عالی و دانشگاهها، برنامهریزی توسعه دانشگاهی به مثابه تفکر، خلاقیت در حوزه میانرشتهای بررسی میگردد.